آلبوم موسیقی «گر بنگری به سویم» با آهنگسازی «فوزیه مجد» – آهنگساز و پژوهشگر پیشکسوت موسیقی- و پیانوی «دلبر حکیمآوا» از سوی انتشارات ماهور منتشر شد.
«فوزیه مجد» دربارهی ساختههای ارائه شده در این اثر نوشته است:«آوازهای پرِما، مجموعهی آوازهای پْرِما، شامل چهار قطعه برای پیانو، بر پایهی ملودی چهار آواز ساخته شده است. این آوازها، باجن bhajan (با میان اَ و آ، و جن میان اِ و اُ صدا میدهند) نام دارند و آنها را بین سالهای ۷۲ و ۷۹ نوشتهام، و بارها با شرکت عدهای آنها را خواندهایم. باجن، واژهای سانسکریت برای آوازهای عبادی و، در اصل، نوعی ذکر موسیقایی است که در طول یک آیین عبادی خوانده میشود و متن دربرگیرندهی اسامی مقدس در ادیان گوناگون است…زندگی عشق است، آواز این باجن به تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۷۹ ساخته شده و روایت پیانوییِ آن توسط دلبر حکیمآوا در فرهنگسرای نیاوران، در پاییز ۱۳۸۰، اجرا شد. گل سرخی کن زندگی را، آواز در ۱۰ خرداد ۱۳۷۴ و برای پیانو، مانند دو قطعهی بعدی، در آذر ۱۳۸۱ نوشته شده است.گر بنگری به سویم، آواز از مجموعهی ۸ باجن که بین سالهای ۱۳۷۱ و ۱۳۷۲ نوشته شده انتخاب شده است. عشق چون اندیشه، تمِ آواز این قطعه به تاریخ آبان ۱۳۷۸ ساخته شده است. برای ستارهها، برای ستارهها پس از یک سکوت طولانی به وجود آمد، در حد یک بازتاب موسیقایی بر محور تجربههای درونی و بیرونی یک دوران از زندگیام. یک زندگینامه. میان مجموعهی آواز لیلی (زمستان ۱۳۵۸) و برای ستارهها (زمستان ۱۳۷۱)، تنها یک قطعه برای پیانو، گفتوگو ۸۸ (۱۳۶۷) و یک آواز، پنداری (۱۳۶۹)، نوشته شده بود و فرا رسیدن قطعهی برای ستارهها، و نگارش آن، فرآیندی شد برای تهی شدن، و رهایی از سنگینی یادبودها و رویدادهای گذشته. سوئیت ایرانی، نخستین طرح سوئیت ایرانی در شش موومان برای پیانو در خرداد ۱۳۴۵ نوشته شد. دو سال بعد، به شکل طرحی مقدماتی برای یک ارکستر با سازهای زهی، فلوت، ابوا، باسون، ضرب، دایره و سنتور تنظیم شد که این طرح مجدداً در ۱۳۴۹ برای سازهای زهی بازنویسی و قطعه ی جدیدی جایگزین موومان چهارم پیشین شد. آخرین بازنویسی برای پیانو بر مبنای نوشتهی ۱۳۴۹ صورت گرفته و در دی و بهمن ۱۳۷۶ نوشته شده است. پایکوبی در دهکده، در روستایی دوردست جشنی به پا است و مردم روستا میرقصند. اکورهای تکراری رقص را اعلام میکنند و در پی آن، یک موتیو تْریُوله میآید که گسترش و پرورش گوناگون این موتیو، کل اثر را شکل میدهد. آن را در ۲۲ سالگی نوشتهام و در ۱۳۷۶ با جزئیات اندکی بازنویسی شدهاست.»