ساموئل باربر (۱۹۱۰-۱۹۸۱) آهنگساز امریکایی اپرا، ارکسترال و پیانیست بی نظیری بود که بیشتر افکار عمومی جهان او را با قطعه زیبای Adagio for Strings میشناسند: مشهورترین قطعهی باربر که به عنوان یکی از شاهکارهای موسیقی مدرن به شمار میرود. آداجیو برای سازهای زهی که در سال ۱۹۳۶ ساخته شد، در اصل بخش وسطی کوارتت زهی،اپوس۱۱ است. این قطعه در فیلم های “Platoon,” “The Elephant Man,” “El Norte” “Lorenzo’s Oil” برای موسیقی متن فیلم استفاده شد.
تواناییها و ویژگیهای منحصربفرد او را از زمان کودکی ممتاز میساخت. باربر چنان علاقهای به موسیقی داشت که در سن ۹ سالگی برای مادر خود مینویسد: مادر عزیزم، من این را برای شما مینویسم تا از تعلقات خاطر من آگاه شوید. خواهش میکنم گریه نکنید، چرا که تقصیر نه متوجه شماست و نه اشتباه من است. بی پرده میگویم، من قصد ندارم که ورزشکاری معروف شوم و یا پزشک. من قصد دارم آهنگسازی برجسته شوم و بر این عقیده مطمئن هستم. از من نخواهید که این موضوع را فراموش کنم. این موضوع سخت مرا آشفته میسازد.
ساموئل باربر Samuel Barber در ۱۴ سالگی وارد مدرسه کرتیس در فیلادلفیا شد و در آن جا آموزش پیانو، آهنگسازی و آواز را آغاز کرد و بعدها زیر نظر «کارل راینر» آموزش رهبری ارکستر گرفت. در کرتیس با «جیان کارلو منوتی» آشنا شد که یک رابطه عمیق دوستی و حرفهای بین آنها بوجود آمد. بعد از اتمام دوره موسیقی مدرسه کرتیس، باربر و منوتی چندین سال در اروپا کار و زندگی کردند. در این دوران شیرین زندگیش بود که آداجیو را خلق کرد. در سال ۱۹۳۹ کنسرتو ویولن هم در اروپا نوشته شد که برایش شهرتی جهانی به ارمغان آورد.
منوتی در خلق اپرای «وانسا» به او کمک کرد (این اثر جایزه پولیتزر گرفت). ضبط و اجرای زنده «وانسا» سال به سال افزایش پیدا کرده است. موسیقی آوازی باربر بخش قابل توجهی از رپرتوآر او را تشکیل می دهند. وی در طول زندگی پربار خود آهنگهای رمانتيک زيادی ساخت که از نظر اصالت اکثر آنها در رده اول قرار داشتند. به خاطر همين دو بار جايزه پوليتزر در رشته موسيقی به وی اعطا شد. هنرمندان برجسته دیگری مانند ولادمیر هورویتز، مارتا گراهام، آرتور توسکانی، و … با باربر همکاری داشتند. بعداز بازگشت به آمریکا دو آهنگساز خانهای در نیویورک خریده و بیش از ۳۰ سال با هم زندگی کردند. در جنگ جهانی دوم باربر به ارتش پیوست و دومین سمفونی خود را در دوران خدمت سربازی خلق کرد.
موسیقی چهار آهنگساز آمریکایی در اواسط قرن بیستم در آمریکا و سراسر جهان به نام «صدای آمریکایی» معروف شد. این چهار نفر عبارت بودند از: جرج گرشوین، آرون کوپلند، لئونارد برنشتاین و ساموئل باربر. باربر که صدمین سال تولدش در ماه مارس ۲۰۱۰ جشن گرفته شد، تنها عضوی از این گروه است که جاز یا سایر ژانرهای آمریکایی را وارد موسیقی خود نکرد. آوای موسیقایی او بسیار موثر بود و دامنه وسیعی را شامل می شد، گاهی موسیقی بزمی بود و گاهی در خود طنز هم داشت.
اثر معروف او « آنتونی و کلوپاترا» در شب افتتاح سالن مشهور «مرکز لینکلن» در سال ۱۹۶۶ روی صحنه رفت. متاسفانه به علت مشکلات مختلفی که در اولین اجرای زنده این اپرا پیش آمد، انتقادات زیادی به باربر وارد شد. بعد از عدم استقبال از اپرای آنتونی و کلوپاترا، باربر سالیان سال در حالت افسردگی به سر برد و هرگز نتوانست اعتماد به نفس خود را به طور کامل بدست آورد.
«باربر» در زمانی که موسیقی تحت نفوذ و تسلط آهنگ سازان اروپایی مدرنیستی چون شونبرگ و استراوینسکی بود، ترکیب سادهای را در آثار خود ارائه داد که ملودیهای زیبا و به یادماندنی به همراه نوآوری در ارکستراسیون داشت.
Adagio for Strings برای اولین بار توسط ارکستر سمفونی ان.بی.سی تحت رهبری آرتور توسکانی در سال ۱۹۳۸ اجرا شد. همیشه میتوان در لحظات غمانگیز از این قطعه بهره برد. بارها و بارها میتوانید به آن گوش دهید بدون آنکه ذرهای احساس خستگی کنید. کنسرتو ویولن باربر نیز بسیار مورد توجه مردم و منتقدین قرار گرفت.
موسیقی باربر بسیار استادانه خلق شده، سبک و حس آن رمانتیک است، ریتم های پیچیده دارد و از لحاظ هارمونی بسیار غنی است. ملودیهای بسیار زیبای موسیقی باربر و گرمای احساسی آن باعث شده هم شنوندگان و هم نوازندگان از آن استقبال کنند. همراه آثار گرشوین و کوپلند، موسیقی باربر اکنون بیش از دیگر آهنگسازان کلاسیک آمریکایی در سالنهای اپرا جرا میشود. میتوان گفت موسیقی او بعد از مرگش سال به سال بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.