آشنایی با موسیقی
ادامهی گسترش این دیدگاه باعث شد که تمایزی میان موسیقی آوانگارد غیر تجربی که به هر حال بر سنتهایی (حتا سنتهایی نوگرایانه) تکیه داشت و موسیقی تجربی مورد نظر جان کیج پیش بیاید، به این معنی که دومی کاملا خارج از هر سنت شناخته شده قرار میگرفت. خود این جریان هم نمیتوانست به سنت تبدیل شود. در این دیدگاه هر چیزی یک بار بیشتر امکان رخدادن ندارد. وقتی بتهوون سمفونی میساخت و در فرم آن تغییراتی میداد؛ میشد سبکش را تقلید کرد. نتیجه هر چه که بود جزئی از موسیقی کلاسیک به حساب میآمد. اما در موسیقی تجربی نمیشد و نمیشود قطعهی دو دقیقه و ۲۰ ثانیه سکوت به تقلید از کیج ساخت. بازتاب عملی که بر اساس چنین دیدگاهی انجام میگیرد ممکن ...
✔️ ادامه مطلب...
0 نفر 1 نفر
رست به همین دلیل است که کیج خطاب به «انجمن ملی معلمان موسیقی (آمریکا)» در ۱۹۵۷ میگوید: «قبلا، هر گاه کسی میگفت موسیقیای که من ارائه میکنم تجربی است، مخالفت میکردم.» (*) (**) اضافه کردن صفت تجربی (با این معنی) برای فرهنگی که مفهوم کار هنری را با اندیشیدن بسیار نزدیک میداند بار مثبتی نداشته است. در این دوره وقتی کیج به روند آهنگسازی خودش فکر میکرد به نظرش میرسید که کار او چندان تجربیتر از یک نقاش که پیش از کشیدن تابلوی اصلی چندین طرح میزند نیست. از نظر او همهی تجربهها مربوط به قبل از تمام شدن اثر بود. کمی تفکر بیشتر، او و دیگر کسانی را که به موضوع میاندیشیدند به این نتیجه رساند که وقتی با کاربرد ...
✔️ ادامه مطلب...
0 نفر 0 نفر
موسیقی تجربی، یک واژهی فنی است، یک اصطلاح. واژهای که امروز فکر میکنیم یک نوع موسیقی را از بقیه جدا میکند یا حتا نام سبکی است از سبکهای موسیقی با تعریف دقیق و آهنگسازانی که به آن وفادارند. این قبول که واژه واژهای فنی است، اما آیا آنقدر که ما میپنداریم معنیاش واضح و روشن است؟ آیا همهی آهنگسازانی که در زیر چتر آن جمع شدهاند یک تصور مشابه از آن دارند؟ منتقدان و نظریهپردازان چطور؟ تجربهی زندگی روزمره میگوید این طور نیست. هر اصطلاحی در مدت زمان زنده بودن معانی مختلفی به خود میگیرد و از نظر کسانی که با آن سر و کار دارند مفاهیم مختلفی را تداعی میکند. دنبال کردن این معانی مختلف و درست کردن تاریخچه برای آنها ...
✔️ ادامه مطلب...
0 نفر 0 نفر
منتقدان موسیقی معتقدند كه آهنگسازان دوره رمانتیك به نگرش و دریافت خاصی از موسیقی دست پیدا كرده بودند كه تا آن زمان هیچ یك از موسیقیدانها به آن حد از درك و بیان احساسات در موسیقی دست پیدا نكرده بودند. بقولی آنها به كشف كهكشانیه! حسی نایل شده بودند كه صمیمیت، غافلگیری، حالت مالیخولیایی، شعف و آرزومندی از جلوه های بارز ساخته هایشان بود. در این میان آنها توانستند آوازها و اپراهای زیادی در ستایش عشق رمانتیك پدید آورند كه اغلب بیانگر دلباختگی و غمزدگی در عشق به معنای عام بودند. چایكفسكی در باره سنفونی چهارم خود گفته : "حتی یك میزان هم از این سنفونی نبوده كه به راستی آنرا حس نكرده باشم و بازتاب درونی ترین احساسم نباشد." و ...
✔️ ادامه مطلب...
0 نفر 0 نفر
سرآغاز سدهی بیستم پر بود از امیدواری. امیدواری به انسان، امیداوری به آیندهی او که پرتو دانش و فناوری روشنش کرده بود. خوشبینی در فضا موج میزد، که خرد سرانجام نادانی و جنگ و بیماری و همهی نادرستیهای دیگر را ریشهکن خواهد کرد و خوشبختی ماندگار خواهد شد. در چنین فضایی امروز از دیروز و فردا از امروز بهتر بود. در پندار مردمی که در این دوره میزیستند تغییر و دگرگونی مفهوم فَرگَشت (تکامل) و پیشرفت داشت. در نظر آن مردم تاریخ و گذر زمان خطی بود نسبتا مستقیم که هر لحظهاش از لحظهی قبل بهتر بود -یا باید میبود- و از همین رو دگرگونیهای اجتماعی-هنری همچون یک پدیدهی زیستشناختی تفسیری فَرگَشتی مییافتند. روش آهنگسازی آرنولد شونبرگ و مکتب دوم آهنگسازی وین ...
✔️ ادامه مطلب...
0 نفر 0 نفر
این نیاز به با گذشت، چند سال بیش از پیش احساس شد، مخصوصا در نتیجه ارتباط اشتوکهاوزن با موسیقی و مذهب شرقی. اشتوکهاوزن پس از معروف شدن، تور کنسرت هایی را در سراسر دنیا برگزار کرد. برخوردهایی که اشتوکهاوزن در طی این تورها با فرهنگ هندی و ژاپنی داشت، تمایلات مذهبی که از دوران کودکی تا کنون درون او خفته بودند را بیدار ساخت. بدین ترتیب او دوباره به هدف مهم خود در موسیقی که عبارت بود از دست یافتن به وحدت و «یگانگی» فرم و متریال پرداخت و این بار به دست یابی به این هدف امیدوار بود. پیشتر در استودیو و با استفاده از ابزار ساختاری، چنین هدفی محقق شده بود اما اکنون آنچه برای او مهم است تفکر، بداهه ...
✔️ ادامه مطلب...
0 نفر 0 نفر
رویکرد اشتوکهاوزن مانند ستاره شناسی بطلیموسی، شدیدا با امور انتزاعیِ ایده آل پیوند خورده بود و در نتیجه، این رویکرد، نمی توانست بدون اینکه صدمه ببیند با دنیای واقعی درگیر شود. همچنین وقتی شنونده به موسیقی او گوش می دهد باید پیوسته از خود دفاع کند که این مسئله در نتیجه گیری حکایت شفر مجسم شده است: «او به چسباندن نوار ها مشغول شد و با خوشحالی نزد ما برگشت. ما هم گفتیم خب حالا بیایید به این اثر گوش دهیم و نوار را به عقب برگردادندیم و تنها چیزی که شنیدیم صدای سوووت بود. این بود مطالعه اشتوکهاوزن بر روی صدا: نوعی سووووت! البته او از نتیجه کار بسیار خرسند بود…» این حکایت به خوبی نشان دهنده اتهاماتی است که ...
✔️ ادامه مطلب...
0 نفر 0 نفر
به گفته اشتوکهاوزن «در اواسط قرن … تمایلی برای کناره گیری از بشریت شکل گرفت. انسان بار دیگر به ستاره ها چشم دوخت و به حساب کتاب های جدیدی پرداخت.» در عکس های مدرسه تابستانی موسیقی در دارمشتات (Darmstadt)، اشتوکهاوزن را در کسوت یکی از آهنگسازان جوان، لاغر، بینوا و ایده آلیست در می یابیم که عمیقا تحت تأثیر جنگ قرار گرفته است و مصمم است تا دوباره و از ابتدا، بر زبان موسیقی کار کند. این دسته آهنگسازان همگی اعتماد به نفس داشتند و در برابر آهنگسازان بزرگتر از خودشان بردبار نبوده و آن ها را سرزنش می کردند. آنها تنها دو آهنگساز بزرگتر از خودشان را از این قضیه مستثنی کردند که یکی از آنها آنتون وبرن و به خاطر ...
✔️ ادامه مطلب...
0 نفر 0 نفر