نام مهرداد شهسوارزاده با «دریا» و«شوکا» عجین شده است. او از معدود خوانندگانی است که توسط بابک بیات به جامعه موسیقی معرفی شد. در آغاز راه، در فضای پاپ-کلاسیک کار کرد و آلبوم قبلیاش (فال) نیز در همین فضا بود. اما شهسوارزاده در آلبوم جدیدش که به تازگی با عنوان «تلنگر» منتشر شده، سعی در ارائه فضایی پاپیولارتر کرده است. به بهانه انتشار این آلبوم با او گفت و گو کردهایم.
- * چه شد که بعد از این همه مدت تصمیم به برگشت به فضای موسیقی گرفتید؟
۴-۵سالی بود که خیلی کم کار شده بودم والبته شرایط بازار اینطور ایجاب میکرد و این مسئله نهتنها شامل حال من بلکه شامل حال خیلی از دوستان و هنرمندانی که در عرصه هنر همچنان فعال یا نیمهفعال هستند میشد. به هر دلیلی این یک مسئله همگانی برای فرهنگ وهنر بود و من هم از این قاعده مستثنا نبودم. ما دلمان نمی خواست که روند ادامه پیدا کند ولی ارائه کاری که مخاطب بتواند ارتباط مناسبی با آن برقرارکند، ۵-۶سال به طول انجامید ومن تصمیم گرفتم که با رویکردی جدید به عرصه موسیقی بازگردم.
- * از ویژگیهای «تلنگر» بگویید. چه فرقی با آلبومهای قبلی شما دارد؟
این آلبوم تفاوت زیادی با آلبومهایی دارد که قبلاً تولید کردهام. من ازسبک پاپ کلاسیک شروع کردم وبعد پاپ ایرانی را تجربه کردم. همچنان به سازبندی ارکسترال سازهای ایرانی در کارهایم علاقهمند هستم. اما آلبوم «تلنگر» به فضای امروز موسیقی نزدیکتر است. تلنگر یه اثر متنوع و بهروز است که سلیقه جوانان را در بر میگیرد و سعی کردم به این قشر توجه بیشتری کنم. آلبومهای قبلیام در نتیجه همکاری با استاد بابک بیات، استاد بهرام دهقانیار یا ستار اورکی عزیز که موسیقی پاپ و ارکسترال کار میکنند تولید شده بود. «تلنگر» کمی بازاریتر است و تلاش شده تا سلایق و علایق مختلف را شامل شود.
- * چه دلایلی برای متفاوت بودن دارید؟
من یکی از شروعکنندگان جدی موسیقی پاپ کلاسیک بودم. آلبوم «شوکا» در سال ٧٦ با فضای کاملاً ارکسترال و حضور بیش از ۲۸ نوازنده سازهای زنده بسته شد. «شوکا» فقط یک آلبوم موسیقایی نبود بلکه آلبومی در دکلاماسیون بود با هارمونی موسیقی-زیرساخت موسیقی یک فیلمنامهای که به نام «شوکا» منتشر شد. ما یک مجموعه شامل آثار مکتوب و دکلمه و یک فیلمنامه به نام «شوکا» داشتیم که به موقع به فیلم و سریال تبدیل نشد. این اثر فیلمنامه بسیار متفاوتی داشت و به هرشکل آن سالهایی بود که هر کسی نمیتوانست وارد این عرصه شود و فضا کاملاً برای ایجاد بستری به نام موسیقی پاپ آماده بود.
- * چرا در آلبوم شما با طیف گستردهای از عوامل در سبک و سیاق مختلف مواجهیم؟
این که آلبوم من با طیف گستردهای از سبکها در ارتباط است، مقولهای پیچیده است. ببینید هیچ اشکالی ندارد که در یک اثر هنری تنوع وجود داشته باشد. اتفاقاً یکی از شاخصههای مهم و ویژگیهای یک آلبوم وجود تفاوتها است و این تفاوتها هستند که کلیت یک آلبوم را مشخص میکنند. همین تفاوتها باید و نبایدهای یک آلبوم را مشخص میکنند. اگر قرار است در یک آلبوم ۸ قطعه قرار بگیرد، این قطعات باید با هم متفاوت باشند. چرا که اگر تمامی قطعات با یک سبک و با یک ریتم اجرا شوند، شنونده خسته میشود و احساس یکنواختی میکند. من اتفاقاً از یک سلکشن خاص و همینطور از رنگارنگی متفاوتی در آلبوم جدیدم استفاده کردم. از کارهای عاشقانه گرفته تا حتی یک کار لاتین. یک قطعه بسیار شاد خواندهام که ملودیای ارمنی دارد. حتی یک تریو دارم که ستار اورکی عزیز این کار را به زیبایی ساخت و تنظیم کرد. در این آلبوم در واقع شاخههای مختلفی را در نظر گرفتم که بتوانم جوابگوی ذهنیات و سلایق مختلف باشم و این هیچ اشکالی ندارد. اتفاقا شاید به نوعی توانمندی آن خواننده یا صاحب اثر را برساند که توانسته در این سبکها کاری اجرا کند و مورد توجه هم قرار بگیرد و شنیده شود.
- * «تلنگر» آلبومی در راستای امضای گذشته شما و در واقع در ادامه همان آلبومهای قبلی است؟
کشور ما کشور تقریباً جوانی است و به هرحال من خیلی خوشحال میشوم که طیف جوانان عزیزمان هم بتوانند با این کارهای عاشقانه ارتباط برقرار کنند و چه اشکالی دارد که این اتفاق بیفتد؟ مخاطبان ما در هر سن و سالی که باشند، مهم تاثیر موسیقی است و اینکه من چقدر موفق شدم یا نه همه اینها بر میگردد به رضایت مخاطب و اینکه بعداً چه قضاوتی در این باره بکند و کارها را مورد نقد قرار دهد. در حال حاضر نمیتوانم قضاوتی داشته باشم ولی به هر حال خواسته خیلی از دوستان هنرمند به خصوص در حوزه موسیقی است که بتوانند جوانان را درگیر این ماجراها بکنند و در واقع دعوتشان کنند به شنیدن آثار به روزتر. من هم به همین دلیل این آلبوم را با تفاوت اما در ادامه کارهای قبلیام منتشر کردهام.
- * اینکه مهرداد شهسوارزاده به یکباره قالب و فضای پاپ-کلاسیک خود را بشکند و فضای جدید پاپ را تجربه کند، ریسک بزرگی بود. چرا ریسک کردید؟
زندگی ما مجموعهای از ریسکهای مختلف است. موسیقی میتواند در بخشی از زندگی جاریِ ما باشد و اینکه الان من قالبی را شکستهام، نمیتواند غیر منظقی باشد. من تعهدی از ابتدا نداشتم که بخواهم یک سبک را ادامه بدهم و تا آخر با همان سبک و سیاق پیش بروم. اگر آهنگسازانی که خارج ایران هستند و آهنگسازان بزرگی هم هستند را ببینید یا حتی در خود ایران که خودتان هم حتما در جریان هستید، تعدادی از خوانندگان این فضاهای کهنه را شکستهاند . چون مجبور بودهاند، به خاطر اینکه باید تغییر فضا میدادند. اگر تغییر فضا نمیدادند، در همان تکرارهای خود به یکنواختی مطلق میرسیدند و وقتی این بهروزرسانی انجام نشود، هنرمند در قالب خودش مدام تکرار میشود و یک جایی تمام خواهد شد.
من دوست داشتم که فضاهای مختلف را تجربه کنم و وقتی خدا را شکر این توانمندی را دارم که بتوانم سبکهای مختلف را تجربه بکنم، چرا این کار را نکنم؟ این آلبوم هم به نوعی یک ریسک بود. ولی یک ریسک منطقی و با فکر و مطالعه. یعنی اینطور نبوده که من بخواهم فقط یک فضا را بشکنم تا بگویم من از این فضای کلاسیک خودم را به فضای مثلاً امروزیتر رساندم.
- * فکر میکنید «تلنگر» بتواند تلنگری بر روند کاری شما و همین طور موسیقی کشور بزند؟!
من با بسیاری از دوستان نزدیک و با بسیاری از مخاطبان عام صحبت کردم. باید بگویم که آلبوم تلنگر از اسمش، طرح روی جلدش، عواملی که انتخاب شدند و میبینید که عوامل مختلفی هستند؛ از آهنگساز جوانی چون «نیما اورکی» که نخبه موسیقی است و اخیراً برای کشور افتخار آورده، تا «شهاب اکبری» که چهره باسابقهای است و دوستان آهنگساز دیگر در آن حضور دارند. حتماً این طور نبوده که بگویم فقط فلان آهنگساز باید کنارم حضور داشته باشد و بخواهم خودم را به شخص خاصی محدود کنم. به هر حال این دوستانم از چهرههای خوب موسیقی پاپ هستند و فکر میکنم که تلنگر اگر بتواند تاثیری هر چند کوچک بر موسیقی پاپ کشورمان بگذارد، من به نتیجه دلخواهم رسیدهام و باعث خوشحالیام خواهد بود. کما اینکه حالا هم بازخوردهای خوبی گرفتهام. حتی احساس موسیقایی من در حوزه ارائه ملودی به عنوان آهنگساز، این انگیزه را برای من بیشتر کرد که در این آلبوم بتوانم دو-سه تا از ملودیهای خودم را تنظیم کنم و خدا را شکر آن حس مطلوب را در خودم و دوستان اطراف ایجاد کرده و امیدوارم مخاطبان عزیز و علاقهمندان به موسیقی پاپ آثار آلبوم را دوست داشته باشند.
- * چرا خودتان به عنوان تهیهکننده وارد عمل شدید؟
من همیشه خودم را به عنوان یک هنرمند مستقل تعریف کردهام. در آلبومهای شوکا، دریا، فال و به همین ترتیب تا آلبوم تلنگر، تهیهکنندگی و خوانندگی را به عهده داشتم. چون میخواستم آزادی عمل داشته باشم. اگر تهیهکننده شخص دیگری باشد، ممکن است سلایقش فرق کند و خیلی چیزها را بر من تحمیل کند. من با تحمیل عقاید کنار نمیآیم. البته بسیار آدم اهل مشورتی هستم ولی ترجیح میدهم خودم وارد عمل شوم و حرف آخر را بزنم. البته نه اینکه خودرأیی کنم. این باعث میشود پیشرفتی که میخواهید در آثارتان ببینید و تغییراتی که دوست دارید اعمال کنید، توسط خودتان انجام شود. در سینما هم وقتی کارگردان خودش تهیهکننده نیست، ممکن است اختلافاتی به وجود بیاید.
- * وقتی یک خواننده خود تهیهکننده کارش میشود، به راحتی با سلیقه خود کنار میآید. با این حساب از سلیقه جمعی دور میشود. با این اتفاق چگونه کنار آمدهاید؟
این سوال در واقع ادامه سوال قبلی است. ببینید من سعی میکنم مشورت کنم و آن چیزی که دوست دارم را با بچههای تنظیمکننده، آهنگساز و تنظیمکننده به اشتراک میگذارم. سعی میکنم رأیگیری کنم و چیزی که تصمیم نهایی جمع است را استفاده کنم. با این اتفاق خیلی راحت کنار میآیم و حتی دوستانی که با من همکاری کردهاند، اخلاقم را میدانند که آدمی نیستم که بخواهم روی سلیقه و حرف شخصیام پافشاری کنم. چیزی که عوامل دیگر کارم دوست نداشته باشند را دنبال نمیکنم و اصراری به انجام آن ندارم. ولی در مجموع هر هنرمندی سلیقه و سبک خاص خودش را دارد و دوست دارد که مهر و امضای خودش پای کار باشد. دلیل اینکه من از تقلید خیلی دور هستم و حتی صدای من هم صدای خاص خودم است و هیچ موقع دوست نداشتم که شبیه صدای کسی باشد، فکر میکنم امتیازی از سوی خدا نصیب من شده و خدا را شکر میکنم از این بابت. سعی میکنم کارهایم نیز مثل صدایم مهر و امضای خودش را داشته باشد. نمونهاش قطعه «دریا» است که سالها است از رسانهها پخش میشود و آلبومش هم تا همین الان هنوز زمزمه میشود و در سایتها دانلود میشود و این مهر و امضای خودش را دارد و کاری است که مانده است و نمیشود آن را از تاریخ موسیقی حذف کرد.
- * از آن دسته خوانندگانی هستید که نسبت به برگزاری کنسرت اقدام جدی نکردهاید. چرا؟
من خیلی زودتر از دیگران شروع به اجرای کنسرت در ایران کردم. در سالهای ۷۷ و ۷۸ برای آلبوم شوکا در رامسر کنسرت داشتم. زمانی که اصلاً کسی نمیتوانست کنسرت بگذارد یا برگزاری کنسرت شرایط بسیار سختی داشت. من از سال ۷۷ به صورت محدود شروع کردم و از سال ۷۹ اجراهای من در بسیاری از شهرها با خوانندگانی همچون زندهیاد ناصر عبدالهی، حامی، حمید خندان، امیر تاجیک، علی لهراسبی، نیما مسیحا، علی تفرشی و خیلیهای دیگر مشترکاً برگزار میشد. حتی خودم به شکل مستقل کنسرتهایی را در سالنهای مختلف تهران برگزار کردم. ولی اجرای جدی مثلاً در برج میلاد و نمایشگاه و… نداشتهام. به این دلیل که مدتها ایران نبودم یا شرایط مناسبی برای برگزاری کنسرت نبود. من عاشق «صحنه» هستم و چون دانشجوی رشته تاتر هستم، با صحنه بیگانه نیستم و آن را خیلی دوست دارم. انشالله آلبوم جدید بهانهای برای حضور من بر روی صحنه بشود.
- * باتوجه به بازخوردی که از کار شماشد آیا تصور چنین چیزی را داشنید؟
خدا را شکر میکنم از ماه گذشته که آلبوم من در شرف انتشار بود، اخبار و اطلاعاتش در رسانهها منتشر شد و به اطلاع مخاطبان رسید. دوستان عزیزی از حوزه رسانه در کنار من بودهاند که به من لطف داشتهاند. همانند بابک صحرایی عزیز، سرکار خانم لیلا رضایی و بانو مریم خوشرنگ که از دوستان من در نشریات از گذشته هستند، از ماه گذشته بسیار به من کمک کردند. در واقع من از حادثه پلاسکو که کاری را تقدیم شهدای آتشنشان کردم، این اخبار و اطلاعات بازتاب خوبی داشت و فضایی بسیارمثبت به وجود آورد. دوستانی که کار را گوش کردند، بدون تعارف از آنها پرسیدم و تاکید داشتند که از آلبوم خوششان آمده و کارهایی را که با هم شنیدیم برایشان جالب توجه بود. حتی سبک و سیاقی که جدیداً پیش گرفتهام و تفاوت آن با کارهای قبلیام بسیار مورد توجهشان واقع شد. توکل به خدا، به هر حال من دوست دارم مخاطبانی که به این کار توجه میکنند و از آن حمایت میکنند، انگیزهای در من ایجاد کنند که انشاالله بتوانم کارم را به بهترین شکل ممکن ارائه بدهم.
«موسیقی ساختارشکن» شعار اصلی من است. من برای کارهای بعدی متناسب با فضایی که در جامعه ما حکمفرما خواهد بود و فضای هنری و تفکراتی که مخاطبان دارند، دربارهاش فکر میکنم و به ترانهسرایان انتقال میدهم تا موسیقی شکل بگیرد.
از الان نمیتوانم مثلاً نقشهای برای ملودی و یا تنظیمی که قرار است چند ماه دیگر اتفاق بیفتد بکشم. فضای جامعه ما با توجه به گسترش تکنولوژی و سرعت بیسابقه موسیقی و رشد آن در همه جای دنیا متفاوت شده است. همانطور که الان میبینیم موسیقی تلفیقی در همه جای دنیا استفاده میشود. در موسیقیهای غربی میبینیم که سازهای شرقی استفاده میشود و تلفیقی بر روی صحنه اجرا میشود. همین طور موسیقی پاپ که یک موسیقی وارداتی است را میبینیم که چطور موزیسینها و آهنگسازان ما سازهای مختلف را در آن استفاده میکنند و فضای شرقی را با فضای غربی عجین میکنند. موسیقی یک زبان مشترک جهانی است و ما باید احترام بگذاریم و منفکش نکنیم که موسیقی ایرانی فقط برای ایران و موسیقی غربی فقط برای غرب.
این است که ما باید از این ساختارشکنی استفاده بهینه بکنیم و استفاده درست کنیم که نوع سازها، شناسایی سازها، دانشی که آن موزیسین از سازشناسی دارد، ترکیبهای درست و منطقیای را از فضای موسیقی امروز دریافت کند و اینها را با هم تلفیق و ترکیب کند و به گوش مخاطب برساند که این خود هنر بسیار والا و بزرگی است و احتیاج به دانش بالایی دارد. در واقع ما تلاش میکنیم به امید خدا این اتفاق را در کارهای جدیدمان بعداز آلبوم تلنگر لحاظ کنیم.
- * و حرف پایانی.
آرزو میکنم در سال جدید بتوانیم شاهد دگردیسی و تحولی عظیم در موسیقی کشورمان باشیم. بیش از پیش شاهد شکوفایی موسیقی باشیم و حمایت از هنرمندان را در عرصههای مختلف فراموش نکنیم؛ از جمله سینما، موسیقی، تئاتر و… بیانصافی نباشد، تئاتر نسبت به سالهای قبل رونق گرفته و در موسیقی شاهد اجراهای بسیار در شهرهای مختلف کشورمان هستیم. امیدوارم که سیاستهای مرتبط با موسیقی هم ساماندهی شود و عرصه برای همه باز شود که بتوانند پیامهای خودشان را از طریق موسیقی به گوش مردم برسانند و این میسر نمیشود مگر با حمایت مسئولان و عزیزانی که در این حوزه دارند تلاش میکنند. هنرمندان بتوانند برای بروزرسانی پیامهایی که در قالب موسیقی است اقدام کنند.