«من از اینکه ارکستر سمفونی و ارکستر موسیقی ملی به تعطیلی کشیده شده است بسیار متأسفم و حتماً این دولت در همین ماههای آینده آن را احیاء خواهد کرد. اگرچه ممکن است وزیر باز هم کارت زرد بگیرد. این دولت به تمام تعهداتی که در دوران انتخابات داده است عمل خواهد کرد.»
اینها را رییسجمهور گفته است. حسن روحانی چند ماه قبل از آنکه ارکستر اولین اجرای رسمی خود را روی صحنه ببرد این وعده را داد و البته محققش کرد. البته با تمام احترامی که اهالی هنر به رییس دولت یازدهم دارند و با تمام اهتمامی که او و وزارتخانهی فرهنگ و هنر برای بازگرداندن ارزش هنر در جامعه دارند، نمیتوان این مساله را نادیده گرفت که بسیاری از وعدههای آنان در موسیقی محقق نشده است. نمونهاش؟ اینکه هنوز در ایران ممنوعالکار و ممنوعالصحنه وجود دارد و بسیاری از چهرههای موسیقی از شناختهشدهترین و با افتخارترینش – محمدرضا شجریان- گرفته تا بسیاری از جوانان نمیتوانند در کشور خودشان به اجرای برنامه بپردازند و «شیدا جاهد» نمونهی تلخی در این موضوع بود؛ اما میتوان برای چند دقیقه هم که شده، گلایهها را نادیده گرفت و از این مساله خوشحال بود که در این کشور، وعدههایی هم داده میشود که محقق میشود؛ برای مثال همین بازگشایی ارکستر سمفونیک تهران. حالا درست یک سال است که از این اتفاق میگذرد. راستش را بخواهید، یک سال زمان زیادی برای این نیست که بتوان قضاوتی صحیح و همهجانبه روی یک ماجرا داشت؛ اما همین مدت زمان برای اینکه ارکستر در نقطهای که هماکنون ایستاده، باشد هم زمان کمی است.
- صهبایی و اصرار برای انعقاد قرارداد نوازندگان
مدیر وقت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اواخر سال ۹۲ خبر از حضور «منوچهر صهبایی» به عنوان رهبر ارکستر سمفونی داد. پیروز ارجمند در همان زمان اعلام کرد که مراحل آماده سازی ارکستر سمفونیک تهران در حال انجام است و «منوچهر صهبایی» که پیش از آن از دی ۸۶ تا بهار ۸۸ به عنوان رهبر این ارکستر فعالیت میکرد؛ رهبر دایم این ارکستر انتخاب شده است. «صهبایی» که خود مدتی نوازندهی ابوا در ارکستر سمفونیک بوده؛ بعد از اعلام این خبر و دعوت به عنوان رهبر مهمان، فعالیتهایش در اروپا را معوق کرد و به ایران آمد تا ارکستری را که در دولت قبل به تعطیلی کشیده شده بود دوباره راهاندازی کند. «صهبایی» فعالیتهایش را آرام و بی سر و صدا آغاز کرد؛ اما ماههای طولانی هیچ خبری از اجرا و احیای ارکستر نبود؛ آنقدر که «صهبایی» در گفتوگویی که به شکل مستقیم «پیروز ارجمند» را خطاب قرار داده بود، هشت ماه – مهرماه ۹۳- بعد از اعلام نامش به عنوان رهبر توسط رییس دفتر موسیقی بیان داشت: «دفتر موسیقی وزارت ارشاد باید در این زمینه پاسخگو باشد. ما بیش از دو ماه پیش در ابتدا آزمونها را برگزار و بعد نوازندهها را انتخاب کردیم و فهرست نهایی را به دفتر موسیقی ابلاغ کردهایم و همچنان منتظریم که بعد از ابلاغ دفتر موسیقی کارها را شروع کنیم. من برای خودم چیزی نمیخواهم و آمدهام تا بر اساس وظیفهای که به عهدهام است ارکستر نابود شده را احیا کنم؛ اما بر این باورم تا زمانی که قرارداد رسمی و معینی با نوازنده های ارکستر سمفونیک منعقد نشود نمی توان کاری را به طور مطمئن انجام داد بنابراین هر وقت بودجه تامین شد و من از انعقاد قراردادها مطمئن شدم فعالیتها را آغاز خواهم کرد.»
او همچنین درباره صادرنشدن حکم رسمی رهبری ارکستر سمفونیک تهران توسط مدیر دفتر موسیقی نیز گفته بود: «تا آنجا که می دانم این حکم هنوز به صورت رسمی منتشر نشده و همانطور که گفتم بهتر است مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد درباره این موضوع توضیح دهد اما آنچه مربوط به من است این بوده که کارها را بر حسن وظیفه انجام دهم که این کارها هم انجام شده و من از اسفند ماه سال گذشته بر حسب وظیفه کارهایی را که باید انجام میدادم، به سرانجام رساند. درست است که برای انجام یک کار خوب و با کیفیت هیچوقت دیر نیست اما چون فصل هنری جدید در تمام دنیا از اوایل سپتامبر آغاز می شود بنابراین لازم است که ما از همین ماه نسبت به راه اندازی ارکستر سمفونیک اقدام کنیم و کارها را طوری برنامه ریزی کنیم که از هیچ چیزی احساس عقب ماندگی نکنیم.»
این حکم البته هیچگاه به او داده نشد و در حالی که همه او را به عنوان رهبر جدید ارکستر میشناختند، بیاطلاعش «علی رهبری» به عنوان مدیر هنری و همچنین رهبر ارکستر انتخاب شد و به همین دلیل او در گفتوگویی با سایت «موسیقی ما» عنوان کرد: » قبل از هر چیز باید بگویم این تصمیمی که گرفته شده، به هیچ عنوان از لحاظ انسانی، اخلاقی، هنری و حتی اداری درست نیست. آقای ارجمند حدود یک سال پیش از من خواستند تا ارکستر سمفونیک تهران را بعد از مدتها تعطیلی، دوباره احیا کنم و رهبری آن را به عهده بگیرم. قرار ما هم این بود که این مسأله رسانهای نشود تا بعد از بسته شدن قرارداد، مصاحبهای مطبوعاتی گذاشته و آن را اعلام کنیم. اما عید نوروز سال گذشته، آقای ارجمند در برنامهای تلویزیونی به شکل رسمی این مسأله را بیان کردند و وقتی با اعتراض من مواجه شدند، گفتند از من خواسته شد که خبر خوشی بدهم و من حضور شما در ایران را به عنوان خبر خوش اعلام کردم. این اظهارنظرها در تمام این مدت ادامه داشت و علاوه بر اینکه مطبوعات من را به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران معرفی میکردند، حدود یک ماه و نیم پیش در جریان اختتامیهی جشنوارهی موسیقی فارس، بار دیگر آقای ارجمند، بدون مقدمه گفتند ارکستر سمفونیک به زودی راهاندازی خواهد شد و خوشحالیم که رهبری آن را «پروفسور-دکتر صهبایی» (دقیقاً خودشان از این واژه استفاده کردند) بر عهده خواهند داشت.»
«صهبایی» اظهارنظری که در این خصوص انجام داد، به این مساله اشاره داشت که در تمام مدت حضورش در ایران، مقاومت کرده تا قبل از تشکیل ارکستر، تکلیف نوازندگان مشخص شود: «تلاش کردم تا نوازندگانی که به استخدام ارکستر در میآیند، دارای حقوق مکفی و همچنین بیمهی درمانی و بیمهی بازنشستگی شوند. حتی ما دو هفتهی پیش، جلسهای با مدیران موسیقی ارشاد داشتیم که بار دیگر تأکید کردند میخواهند اسفندماه کنسرتی برگزار کنند و من باز اصرار کردم پیش از آن باید وضعیت نوازندگان مشخص شود. اختلاف از همینجا شروع شد. البته که من از این تصمیم به هیچ عنوان پشیمان نیستم و گمان میکنم بلاتکلیفی نوازندگان در این مدت طولانی، اصلاً درست نبوده است. این حق ابتدایی نوازندگان است که وضعیت قراردادهایشان معلوم باشد و من اگر قرار باشد دوباره کار را از ابتدا انجام دهم، باز هم همان روند را تکرار خواهم کرد.»
- علی رهبری رهبر و مدیر هنری ارکستر سمفونیک شد
بعد از اختتامیهی سیامین جشنوارهی موسیقی فجر بود که «پیروز ارجمند» و «منوچهر صهبایی» قول اجرای ارکستر سمفونیک تا پیش از پایان سال را دادند. اما دو هفته بعد از آن – ١٣اسفند- ماه بود که نشست خبری با حضور رییس وقت دفتر موسیقی و همچنین «علی رهبری» برگزار شد؛ ارجمند در ابتدای آن نشست گفت که در ششماه گذشته جلساتی در مورد فعالیت ارکستر سمفونیک، تامین منابع مالی، برنامههای فصلی و سالانه، ساختار سازها، چارتسازمانی و… تشکیل شد اما بهدلیل دیرابلاغشدن اعتبارها، حضور علی رهبری بهعنوان رهبر ارکستر میسر نشد. او عنوان کرد اکنون با انجامشدن این اقدامها، صحبتها با رهبری انجام شده و بعد از دوروز مذاکره فشرده، دوشنبهشب توافق میان دفتر موسیقی و رهبری صورت گرفت. در آن جلسه البته خبرنگاران دربارهی وضعیت صهبایی پرسیدند و جواب مشخصی نشنیدند و ارجمند به این جمله بسنده کرد که با صهبایی به توافق نرسیدهاند و در مورد علی رهبری با او صحبت شده است. رهبری هم به این مساله اشاره کرد که: «من صهبایی را کنار نخواهم گذاشت، او را میشناسم و حتی در یکی از ارکسترهای خودم، نوازنده آبوا بود. حتما از او و شهرداد روحانی استفاده میکنم.»
«علی رهبری» در آن جلسه از حضورش در ایران اظهار خوشحالی کرد و به این مساله اشاره کرد که سعی میکند ظرف ١٠روز آینده ارکستر سرپا شود و به همین دلیل سفری سهروزه به وین خواهد داشت تا برنامههای خود را لغو کند و به ایران بازگردد.
او اما در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران مبنیبر اینکه او سال٨٥ هم مجموعهای از مشکلات ارکستر سمفونیک تهران را فهرست کرده و بازگشت او بهمنزله حل مشکلات است، اظهار کرد: «ارکسترها همیشه مشکل دارند اما بهنظرم الان مسوولان میخواهند مشکل حل شود. من با کارهای هالیوودبازی، شو، پوپولیستی و عوامفریبی مخالفم. وزارت ارشاد، بنگاه شادمانی نیست.
- ارکستر با حضور مسوولان دولتی روی صحنه رفت: اجرایی باشکوه از سمفونی نهم بتهوون
سرانجام ارکستر سمفونیک تهران، یکشنبه و دوشنبه – ۲۴ و ۲۵ اسفند ماه ۹۳- بعد از سالها تعطیلی روی صحنه رفت. آن برنامه مهمانان ویژهای داشت: اسحاق جهانگیری (معاون اول رییس جمهور)، علی جنتی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، علی مرادخانی ( معاون هنری وزیر ارشاد)، محمدرضا عارف در کنار هنرمندانی چون شهرام ناظری، فریدون شهبازیان، فرهاد فخرالدینی و بسیاری دیگر. چند فیلم هم پخش شد. از صحبتهای رییسجمهور تا علی جنتی و همچنین اسحاق جهانگیری.
بعد از آن «علی رهبری» روی سن آمد و گفت:« یکی از بزرگترین چلیستهای دنیا به من گفت برای ترک سیگار باید جلوی جمع زیادی اعتراف کرد که دیگر سیگار نخواهم کشید. من هم جلوی همهی شما میگویم اگر من را اذیت هم کنند، نمی روم.»
ارکستر و گروه کر اول سرود جمهوری اسلامی را اجرا کردند و بعد از آن سمفونی نهم بتهوون را. ارکستر که مدت زمان اندکی برای تمرین داشت، به خوبی توانست از اجرای این قطعه برآید و یکی از ماندگارترین اجراهای سمفونی نهم را شکل دهد.
- اولین حاشیه آغاز شد: نوازنده از ترکیه میآوریم
در حالی که همه میرفتند تا نفس راحتی از بازگشایی دوبارهی ارکستر بکشند. اولین حاشیه آغاز شد. روز چهارشنبه ۲۷ اسفندماه جمعی از نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران در اعتراض به اوضاع نامساعد و نوع برخوردهای «علی رهبری»، نامهای را خطاب به معاون وزیر ارشاد امضا و ارسال کردند. آنها معتقد بودند که شانشان همواره در تمرینات توسط «رهبری» نادیده گرفته شده است. مشاجرات لفظی «رهبری» با تعدادی از نوازندگان به اندازهای بالا میگیرد که به اخراج چند نوازنده منتهی میشود. نوازندگان در آن زمان به این مساله اشاره کردند که «علی رهبری» به دفعات آنها را تهدید کرده که از کشور ترکیه برای ارکستر سمفونیک نوازنده میآورد. این در حالی است که با هیچکدام از نوازندگان قراردادی نیز بسته نمیشود و در نهایت دستمزد بسیار پایینی برای ۱۸ جلسه تمرین برای افتتاح ارکستر داده میشود.
در همان زمان «ناصر رحیمی» – نوازنده قدیمی فلوت و پرکاشن- و از چهرههای باسابقه ارکستر سمفونیک به نمایندگی از نوازندگان، ماجرای اعتراضات را برای «موسیقی ما» شرح داد: «طی حدود سه سال گذشته، ارکستر سمفونیک تعطیل بود. من همیشه میگفتم که در رأس این هرم کسی را نداریم که بتواند برنامهها را پیش ببرد و همراه نوازندهها باشد. خودم همیشه از آقای «علی رهبری» نام میبردم و میگفتم که گزینه بسیار خوبی برای رهبری ارکستر هستند. پس از مدتی مطلع شدیم که مقامات ارشد کشور و رئیسجمهور خواهان فعالیت مجدد ارکستر سمفونیک هستند. در یک جلسه با حضور آقایان «هوشنگ کامکار»، «ارسلان کامکار»، آقای «مجلسی» و «نادر مرتضیپور»، آقای رهبری گفتند که دنبال کار بچهها هستند. ایشان اعلام کردند که آمدهاند همهچیز را درست کنند و بمانند. بچهها از وضعیت قرارداد و دستمزد صحبت کردند، ولی آقای رهبری گفتند که بدانید وضعیت از آنچه که بوده، بهتر خواهد شد. هر زمان که از قرارداد صحبت کردیم، ایشان به نوعی به ما دلگرمی الکی میدادند و اعلام میکردند که نمیخواهیم حق شما ضایع شود. قولهای زیادی دادند و گفتند که روزی چهار ساعت (یعنی دو جلسه) در روز تمرین خواهیم داشت؛ اما زمانی که کار را شروع کردیم، بچهها دوست داشتند که از ایشان نکاتی را هم یاد بگیرند. زمانی که یک مربی وارد تیم فوتبال میشود، از همان روز اول توقع ندارد که همه بازیکنان با همدیگر هماهنگی داشته باشند. زیرا باید تاکتیکها و تکنیکها هماهنگ شود. بچهها با جان و دل آمدند و کار کردند ولی از روز اول متلکپرانیها آغاز شد. هر روز که آقای رهبری سر تمرین میآمدند، به بچهها حرف بد میزدند و کلماتی را بیان میکردند و من از بازگو کردن آنها شرم دارم. حتی ما به آقای «ارسلان کامکار» (که ارکستر مایستر هستند) این موضوع را منتقل کردیم که این طرز برخورد با ما درست نیست و ایشان به گونهای رفتار میکنند که انگار ما بدبخت هستیم و باید بر سر ما بزنند! ارسلان کامکار این موضوع را تأیید و منتقل کرد، اما باز هم نتیجهای نداشت.»
او همچنین به این مساله اشاره کرد: «ما حاضریم که به رایگان برای ارکستر سمفونیک ساز بزنیم ولی اجازه توهین به نوازنده را نمیدهیم. هیچ رهبر ارکستری در هیچجای دنیا حق ندارد به نوازنده توهین کند و برخورد ناشایست داشته باشد. اکنون هم گفتهاند که نمیخواهم هیچکدام از این بچهها بیایند و در اینجا باندبازی داریم. چه کسی گفته که نوازندهها باندبازی دارند؟ آینده همهچیز را درباره علی رهبری نشان خواهد داد.»
- جدا شدن نوازندگان از ارکستر
در همان زمان اندک اولین اجرای ارکستر تا نوروز، تعدادی از نوازندگان از جمله تعدادی از نوازندگان سازهای بادی از ارکستر جدا شدند؛ اما دامنهی جدایی نوازندگان به ماههای بعد از آن نیز سرایت کرد؛ اما در این میان جدایی «ارسلان کامکار» بیش از هر کس دیگر اتفاق عجیبی بود. نوازنده با سابقه ویلن که مایستر ارکستر سمفنویک است، دهم اردیبهشت ماه به طور رسمی از «ارکستر سمفونیک» خداحافظی کرد. او البته هیچگاه دلیل این ماجرا را بیان نکرد و در کنسرت گفت: »خستهام. راستش از اول حضور در ارکستر برایم سخت بود، خب من خسته شده بودم؛ اما دوست داشتم در راستای راهافتادن ارکستر همکاری کنم و افتخار میکنم که تا به امروز در کنار هنرمندان ارزشمند ارکستر سمفونیک تهران بودم؛ اما باید بگویم که دیگر از من کاری برنمیآید.»
«علی رهبری» اما در آن شب اعلام کرد که شب غمانگیزی برایش هست؛ چون «ارسلان کامکار» اعلام کرده که به خاطر خستگی حاضر به ادامهی همکاری با ارکستر نیست. او البته به این مساله اشاره کرد که ارسلان کامکار به او قول داده است که هر زمان ارکستر به او نیاز داشت، به عنوان مایستر در آن حضور پیدا کند. در این میان «شهرداد روحانی» بعد از این اتفاق در یادداشتی برای «موسیقی ما» نوشت: «خبر جدایی «ارسلان كامكار» -كنسرت مايستر اركستر سمفونیک تهران- از اين اركستر من را شوكه كرده است؛ به هیچوجه نمیتوانم باور کنم که چنین هنرمندی دیگر در ارکستر سمفونیک حضور نداشته باشد. افرادى مثل «ارسلان كامكار» از سرمايههاى هنرى كشور هستند و باعث تأسف است كه جوى حاكم شده كه اين عزيزان دلسرد شوند. چنین خبرهایی بیش از هر چیز میتواند ناشی از ایجاد فضاهای نامناسبی باشد که با روح هنر و هنرمند سازگار نیست و این بههیچوجه به نفع هنر این مملکت و به ویژه موسیقی ما نیست. شاید هم حق با صائب تبریزی بود که میگفت: «روزی که برف سرخ ببارد ز آسمان/ بخت سیاه اهل هنر سبز میشود»
او اما تنها هنرمندی نبود که از ارکستر جدا شد. پدرام فریوسفی، آیدین احمدینژاد، علی جعفری پویان و نیلوفر محبی نیز از ارکستر سمفونیک تهران جدا شدند و «رضا ناژفر»، نوازنده فلوت اول ارکستر سمفونیک نیز که به دعوت علی رهبری برای نوازندگی در ارکستر سمفونیک به ایران آمده بود، این ارکستر را ترک کرد و به اتریش بازگشت.
رضا ناژفر، نوازنده فلوت، که سابقه همکاری با ارکستر تئاتر وین، کنسرواتوار اینسبروک و کنسرواتوار پرینر را دارد، در این باره توضیح داد: «وقتی آقای رهبری – مدیر هنری ارکستر سمفونیک – به ایران آمد، به من هم گفت که تمایل دارد به ارکستر بیایم و با او همکاری کنم. البته من گفتم وقت کافی برای این کار ندارم. ایشان در رسانهها مطرح کردند که قرار است، من فلوت اول ارکستر را اجرا کنم، درصورتی که من برای این کار برنامهریزی نکرده بودم. برای اجرای سمفونی ٥ و یک رسیتال به ایران آمدم و آقای رهبری که در چند گفتوگوی رسانهای از من بهعنوان بهترین نوازنده فلوت یاد کرده بود، عذر من را خواست».
ناژفر درباره جزئیات این رویداد توضیح داد: «تمرینات ایشان بسیار طولانی بود و نوازندگان را مدت زیادی تمرین میداد. در یک میهمانی که من و همسرم آنجا حضور داشتیم، آقای رهبری خطاب به ما گفت، ببینید که نوازندگان ارکستر چگونه با جان و دل ساز میزنند! همسر من هم در جواب به آقای رهبری گفت که بچهها جرئت ندارند به شما چیزی بگویند. بعد از آن میهمانی، آقای رهبری به من ایمیل زد و گفت، سطح کاری شما و همسرتان پایین است و دیگر تمایلی ندارم با ارکستر همکاری کنید.»
- پاسخ رهبری: مافیا نیستند، عدهای نوازندهی لوس هستند
اما «علی رهبری» هم دلیل خاص خودش را برای این رفتارها که از نظر برخیها سوءرفتار تعبیر میشد، داشت: «عدهای در ارکستر انگار فرمانده بودند و به دیگران دستور میدادند. معمولاً در ایران به چنین کسانی «مافیا» میگویند، اما من این نام را برای آنها نمیپسندم. «مافیا» تنها مختص گروهی در ایتالیا است که کارهای وحشتناکی میکردند. اما چند نوازنده لوس که میخواهند نقش فرمانده را بازی کنند «مافیا» نیستند. خوشبختانه امروز این مشکل حل شده و دیگر کسی نمیتواند به نوازندگان دیگر دستور دهد. من با بررسی تاریخچه و رخدادهای ارکستر در چند سال گذشته بهراحتی افراد مشکلزا را شناسایی کردم و با آنان صحبت کردم و عذر برخیها را نیز خواستم.»
- ارکستر سمفونیک ملی
ارکستر سمفونیک ملی یکی از ایدههای رهبری بود که در فاصلهی کوتاهی از آمدنش به ایران داد: «من اصرار کردم که کلمه تهران را از ارکستر سمفونیک بردارند، تا شهرستانها فکر نکنند سهمی از ارکستر سمفونیک ندارند. این ملی بودن هم که به آن اضافه شده، ربطی به موسیقی ملی ندارد، بلکه به معنی ملیت ماست. عدهای میگفتند ساختار ارکستر سمفونیک مانند ارکستر ملی است و عدهای هم میگفتند که بین این دو تفاوت وجود دارد. در نهایت فهرستی برای من آوردند و گفتند اینها نوازندگان ارکستر ملی هستند. من پس از بررسی متوجه شدم بیشتر این بچهها همان نوازندگان ارکستر سمفونیکاند و این ایده به سر من آمد که اصلا چه لزومی دارد این دو ارکستر را از هم جدا کنیم. به این نتیجه رسیدیم که یک ارکستر واحد با نام «ارکستر سمفونیک ملی ایران» داشته باشیم»
این صحبتها البته با واکنش «فرهاد فخرالدینی» – رهبر کارکشتهی ارکستر موسیقی ملی- روبهرو شد: « آقای رهبری از ابتدای ورودش گفت: ارکستر ملی را میخواهیم چکار؟! از آنجا که من و او دوستان صمیمی بودیم، در صحبتهایی که با یکدیگر داشتیم، از من دعوت کرد تا کار را با هم شروع کنیم اما من گفتم یک ارکستر نمیتواند وظایف دو ارکستر را با هم انجام دهد. ارکستر ملی برای نغمات موسیقی ملی طراحی شده و ارکستر سمفونیک برای آثار جهانی. آقای رهبری متوجه این موضوع نیست که پردهشناسی موسیقی ایرانی با موسیقی اعتدالیافته فرق دارد.»
به هر روی «ارکستر سمفونیک ملی» نهم اردیبهشت ماه در حالی اولین و البته آخرین کنسرت خود را برگزار کرد که «محمدرضا شجریان» نیز در آن حضور داشت و دیدار او با «علی رهبری» بعد از برگزاری کنسرت، این شائبه را به وجود آورد که قرار است خسروی آواز ایران با این ارکستر همکاری داشته باشد، به خصوص آنکه استاد آوازخوان از این اجرا احساس رضایت کرده و از «علی رهبری» به خاطر حضورش در ایران تشکر کرد.
اما در همان زمان بنیاد رودکی نیز بیانیهای داد و در آن نوشت: «در این تشکیلات تعدادی نوازنده به شکل تمام وقت استخدام می شوند و در برنامه ریزی دقیق سالانه به نحوی طراحی شده است که هر هفته شاهد اجرای گونه های متنوع موسیقی ارکستری شامل موسیقی سمفونیک، موسیقی ملی، معاصر و دیگر گونه ها خواهیم بود. ضمن اینکه استفاده از رهبران و سولیستهای میهمان در هر دو گونه موسیقی کلاسیک و ملی شرط اساسی و یکی از نشانه های عدالت فرهنگی است.» اتفاقی که البته هرگز رخ نداد.
- حضور ارکستر چین در ایران و سفیران فرهنگی
ارکستر در میانهی سال روزهای آرام و البته پر از کیفیتی را پشت سر میگذاشت. برای همین روزهای تمرین ارکستر از ۱۰ جلسه تمرین، مانند تمام ارکسترهای حرفهای دنیا، به سه جلسه تمرین با کیفیت، کاهش یافت.
در این میان «علی رهبری» به نمایندگی از کشور ایران، برای رهبری و آماده کردن ارکستر فیلارمونیک چین به پکن رفت و بعد از آن – ۲۲ و ۲۳ مرداد- ارکستر چین به تهران آمد تا اولین ارکستر خارجیای باشد که بعد از فعالیت دوبارهی ارکستر، کار خود را آغاز میکند.
در بخش اول شب نخست اجرای مشترک ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر فلارمونیک چین، ارکستر چینی به رهبری لونگ یو، کارش را با اجرای قطعه ای از الکساندر برودین آغاز کرد و قطعه پلووانسیون شاهزاده ایگور را در هفت بخش «اینتر دویسون»، «آلگرو»، «آاگرو»، «پرستو»، «مودراتو»، «پرستو» و «آلگرو» به اجرا درآورد. پس از اجرای این قطعه، ارکستر چینی قطعه «پروانه های عاشق»- کنسرتو برای ویلن- اثر ژن هاوو و چن گانگ را با اجرای ویلن «زنگ چنگ» را برای مخاطبان را اجرا کرد.
اجرای سمفونی شماره ۵ چایکوفسکی در چهار موومان «آندانته آلگرو کن آنیما»، «آندانته کانتابیله»، «آلگرو مودراتو» و «آندانته مایستوزو آلگرو ویواچه» از دیگر بخشهای این برنامه بود. برنامهای که «علی مرادخانی» – معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- دربارهی آن گفت: «امروز ملت هنر دوست ایران میزبان سفیران فرهنگی و هنرمندانی شایسته از جمهوری خلق چین هستند و این اتفاق فرخنده می تواند نقطه آغازی برای تعاملات فرهنگی هرچه بیشتر باشد. همراهی ارزشمند ارکستر فلارمونیک چین و ارکستر سمفونیک تهران که با همکاری نهاد محترم ریاست جمهوری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، و وزارت خارجه میسر شد در نگاهی سمبولیک نشانه دوستی و نیز راه گشای مسیر توسعه دیپلماتیک دو کشور است.»
- برنامهی مهر تا مهر
برنامههای «مهر تا مهر ارکستر سمفونیک تهران»، روز جمعه -بیستم شهریورماه تشریح شد. برنامهای که طی آن «جمالی» اعلام کرد که توانسته موزیسینها را حیرتزده کند. او البته به نکتهای اشاره کرد که حالا میتوان با دقت بیشتری دربارهی آن نظر داد، آنجا که گفت: «من مطمئنم تاریخ درباره این دوره کاری ارکستر سمفونیک تهران قضاوت خود را خواهد داشت.»
«علی رهبری» هم در این مدت با نوازندهها مهربانتر شده بود و از آنها به عنوان قهرمانان ملی یاد کرد و تفاوتشان با قهرمانان فوتبال را در این دانست که آنها گل نمی خورند و هر قدم مثبتی که بر می دارند در آینده برایشان آورده زیادی خواهد داشت. او با بیان اینکه بردیا کیارس از این پس به عنوان دستیار ارکستر همراه ویژهی ارکستر خواهد بود به حضور نوازندگان خارجی برای برپایی رسیتال ها، کارگاه های آموزشی و حضور در مجموعه ارکستر سمفونیک تهران اشاره کرد و گفت: «این هنرمندان طی روزهای حضور خود بر اساس برنامه ریزی که برای آنها انجام گرفته به عنوان نوازنده و حتی رهبر ارکستر کنار ما حضور خواهند داشت این در حالی است که ما ویژه برنامه های موزیکال و اپرا برای همه خانواده های ایرانی را نیز در نظر گرفته ایم که همگی آنها به زبان فارسی اجرا خواهد شد تا مردم عادی نیز بتوانند از برنامه های در نظر گرفته شده ارکستر سمفونیک تهران برای آنها با تئاتر و موسیقی لذت ببرند و به موسیقی کلاسیک نزدیک شوند.»
این برنامه اما هرگز به طور کامل انجام نشد که البته دلایل متعددی برای آن بیان شد و یکی از مهمترین این دلایل، نبود بودجه است.
- آرزوی اپرای ایرانی
در همان برنامهی «مهر تا مهر» علی رهبری از اجرای اپراهای متعددی نام برد. آثاری چون «اشکها و لبخندها» اثر ریشارد راجرز، «هنسل و گرتل» اثر انگل برت هونتردینچ ، «جانی حقهباز» اثر جاکوموکوچینی، «فلوت سحرآمیز» اثر آمادئوس موتزارت و چندین اپرای دیگر؛ اما در این میان تنها اثری که روی صحنه رفت «اپرای عاشورا» با آهنگسازی «بهزاد عبدی» بود. این اثر پیش از آن به صورت عروسکی و توسط «بهروز غریبپور» به اجرا درآمده بود. «بهزاد عبدی» – آهنگساز این اثر- با الهام از فضای موسیقی تعزیه های ایران، توانسته به استثنای یک تِم، تمامی بخش های این اپرا را در فضای تعزیه بسازد بدون اینکه از تم های رایج آن مستقیما بهره برداری کند. وی در این اپرا، امام خوانی، رجزخوانی و اشتلم خوانی را در سنت تعزیه باز آفرینی کرده است و با استفاده گسترده از موسیقی قرن بیستم اجرای آن را دشوار کرده است. پرده اول «آغاز»، پرده دوم «بارگاه یزید»، پرده سوم «ملائک»، پرده چهارم «خانه شمر»، پرده پنجم «وداع»، پرده ششم «حر»، پرده هفتم «بارگاه ابن زیاد»، پرده هشتم «شهادت حر»، پرده نهم «شادمانی دربارگاه ابن زیاد» و پرده دهم «پایان» آثاری بودند که در این کنسرت برای مخاطبان اجرا شدند.
اما اجرای همین اپرا حاشیههای بسیاری را برای ارکستر به وجود آورد. یکی از خبرگزاریهای اصولگرا فیلمی از این اجرا منتشر کرد که در آن ادعا شده بود «تکخوانی زن» وجود دارد. مساله به سرعت ابعاد گستردهای به خود گرفت و حتی پای وزیر ارشاد را هم به میان آورد. او که از این اپرا دیدن کرد، بعد از اجرای آن گفت: »من فقط چیزی که میتوانم بگویم این است که یاد تاریخ افتادم که یک وقتی بعضی ها گفتند که امیرالمونین (ع) را در محراب کشتند گفتند مگر حضرت علی (ع) نماز می خواند؟ امشب که من اجرای “اپرای عاشورا” توسط ارکستر سمفونیک تهران را دیدم با آنچه که در طول این دو روزه ی گذشته روی سایت های خبری و بعضی وبلاگ ها دیدم چه ظلم و جفایی نسبت به این کار می شود، کاری که معتقدم که در نوع خود بی نظیر است. یک گروه حدود ۱۳۰ نفره این کنسرت را اجرا می کنند، آن وقت یک عده ای پیدا می شوند و می گویند که این ها تاریخ عاشورا را بازیچه گرفتند و ابتذال و تک خوانی اینجا راه انداخته اند.»
اما «رهبری» واکنش دیگری به این مساله داشت و در این میان گفت: «در همان شب اول اجراي «اپراي عاشورا» وقتي كنسرت تمام شد، به مدير اركستر پيام دادم كه ميكروفن صداي دوم را بايد قويتر كنيد. آنهايي هم كه اعتراض كردند، حق داشتند چراكه اين قضيه مديريت نشد و بايد از من پرسيده ميشد كه چرا اين اشتباه را كرديد.»
- ارکسترهایی که احیا نشده، تعطیل شد
در سال گذشته بارها توسط «رهبری» و «جمالی» از تشکیل سازمانی یاد شد که بتواند برنامههای تمامی کارهای موسیقایی ارکسترال را تحت پوشش خود قرار دهد که بر همین مبنا ارکستر سازهای ملی، ارکستر موسیقی جز، ارکستر جوانان، ارکستر مجلسی، ارکستر نوجوانان و ارکسترهای دیگر بود. ارکستر سازهای ملی ایران، دو جلسه اجرا داشت و بعد از آن تعطیل شد و ارکستر جز هیچگاه به شکل رسمی فعالیت خود را آغاز نکرد. اسماعیل تهرانی رهبر این ارکستر در این باره گفته است که: «متولیان این ارکستر بهدلیل نداشتن بودجه ترجیح دادند، کار را ادامه ندهند. آدمها حرفهای زیادی میزنند، اما وقت عمل، شبیه حرفهایشان نیستند. باید اول حق و حقوق نوازندگان را بدهند تا ببینیم چه کار میتوان کرد. من به شرطی دوباره به این ارکستر برمیگردم که با تمام نوازندگان قرارداد رسمی و درست ببندند» ارکستر سازهای ملی حداقل فرصت دو اجرا را داشت اما ارکستر سازهای بادی نیز که بنا بود تشکیل شود، همان دو اجرا را نیز نتوانست روی صحنه برود و این ارکستر نیز ملغی شد.
- مشکلات مالی و نامه به رییسجمهور
میگویند بودجهی موسیقی در سال آینده دو برابر میشود. به هر روی اما یکی از مهمترین چالشهای پیشروی ارکستر در سالی که گذشت، مسایل مالی بود. هنوز و همچنان بخش مهمی از معوقات نوازندگان ارکستر داده نشده است؛ البته همین امروز «بهرام جمالی» در گفتوگویی وعده داده است که تا پایان سال این مساله حل شود. مساله چنان ابعاد گستردهای به خود گرفت که «علی رهبری» نامهای به رییسجمهور نوشت و در آن آورد: » از جنابعالی استدعا دارم لطفا با بررسی شرایط بسیار سخت مالی ارکستر سمفونیک تهران، مجددا برای تداوم عمر این واحد مهم دولتی که بدون تردید کمال وجه فرهنگی دولت و ایران عزیز در مجامع بزرگ بین المللی است، راهکار و چاره ای اندیشیده و در اسرع وقت از فروپاشی مجدد تلاش های بی دریغ و شبانه روزی این مجموعه ۱۳۰ نفره دولتی جلوگیری بفرمایید. ما در حالی مشغول به انجام وظیفه هستیم که هر هفته و گاها هر روز بعلت نداشتن امکانات اداری و نامشخص بودن بودجه، تهدید به عدم ادامه کار می شویم.»
این مشکل البته حل نشد تا واکنش »علی رهبری» را به شکل دیگری وادارد. او دی ماه یکی از برنامههای ارکستر را تعطیل و اعلام کرد تا زمانی که مسایل حقوقی و مالی نوازندگان ارکستر به این شکل باشد رهبر ارکستر نخواهم بود: «متاسفانه به دلیل برخی از ناهماهنگیها و یا عدم مدیریتی که در تمرین های ارکستر در این هفته وجود داشت، بنده امروز صبح به دیدن تمرین ارکستر رفتم و تشخیص دادم که فضای موجود پایین تر از استاندارد کارهایی است که ما تاکنون اجرا کرده ایم زیرا از چهار نوبت تمرینی که ما برای این کنسرت در نظر گرفته بودیم فقط موفق شدیم دو نوبت تمرین داشته باشیم و این موضوع برای ما به شدت مشکل ساز شد. متاسفانه طی ماه های گذشته بسیاری از افراد به دلیل عدم پرداخت به موقع حقوق و گرفتاری هایی از این دست از مجموعه ارکستر سمفونیک استعفا کردند که این شرایط به شدت برای من ناراحت کننده بود.»
در این میان اما «بهرام جمالی» پاسخ داد: «از چندی قبل درباره مساله دستمزدها و مباحث مربوط به اعتبارات ارکسترها با آقای رهبری صحبت کردیم زیرا می دانستیم اگر ما برنامههای کامل ارائه شده از سوی آقای رهبری را اجرا کنیم، متناسب با اعتبارات موجود یک بدهکاری فراوان برای ما بوجود میآید که ماجرای بحران حقوق نوازندگان ارکستر و تداخل برنامهها نیز به همین دلیل بوجود آمده است. ما از آقای رهبری خواهش کردیم که برنامهریزی را طوری انجام دهد که روزهای شنبه و دوشنبه هر هفته مجموعه ارکستر سمفونیک تهران برنامه نداشته باشد زیرا ما از آنسو تمرینها و برنامههای ارکستر موسیقی ملی ایران را هم داشتیم اما فضا به گونهای بود که آقای رهبری اصرار داشت تمام روزهای هفته به ارکستر سمفونیک تهران اختصاص پیدا کند ضمن اینکه با توجه به محدودیت برخی از سازها که باید بین دو ارکستر تقسیم میشد، به جهت این اصرار آقای رهبری، با مشکلاتی مواجه شدهایم و در سیستم اجرایی هم ناهماهنگیهایی ایجاد شد.»
به نظر میرسد هر روز اختلاف رهبری و جمالی بیشتر میشود، به هر روی اما سخنگوی دولت یازدهم و رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی که در جشنوارهی موسیقی فجر حضور داشت، وعده داد: «بخش عمده ای از مشکلات ارکسترها برای سال ۹۵ مرتفع شده و فقط نیازمند تصویب بودجه در مجلس هستیم. جناب مرادخانی به عنوان معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی حلقه وصل ما به این مجموعه است بنابراین هرچه ایشان صلاح بدانند آنها را با اولویت در نظر می گیریم.»
- استعفا
علی رهبری هفتهی گذشته نامهای سرگشاده به «علی جنتی»- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی- نوشت و در گفتوگو با رسانهها اعلام کرد از مدیریت هنری ارکستر سمفونیک تهران استعفا داده است و این در حالی است که بعد از آن خبر از عدم پذیرش این استعفا از سوی معاون امور هنری وزارت ارشاد میرسد.
در این میان «بهرام جمالی» – مدیر عامل بنیاد رودکی- به سایت موسیقی ما دربارهی آخرین وضعیت حضور «علی رهبری» میگوید: »آخرین خبری که من دارم، این است که آقای رهبری استعفای خود را یک هفته به تعویق انداخته است و گویا به توافقاتی در این زمینه دست پیدا کردهاند.»
«رهبری» روز گذشته در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته بود: » مسولیت اداری ارکستر با اقای بهرام جمالی مدیر عامل بنیاد رودکی بوده است.عدم مدیرت ،عدم شناخت کافی موسیقی کلاسیک،داشتن مشاوران بسیارغیر حرفه ای و بی نظمی های افراد زیر دست آقاى بهرام جمالی و در آخر بد قولی های این بنیاد نسبت به اين هنرمندان ایرانی سبب آن شده است كه چند نوازنده و خواننده بسیار خوب ما،اركستر را ترك كنند و افراد با استعداد ایرانی هم که از خودگذشتگی نشان داده و تمام مشکلات را تحمل کرده اند و در اركستر مانده اند نيز حتی یک ماه آرامش نداشته اند. همچنين با وجود اخبار غیر واقعی در رسانه ها از طرف اقای جمالی در ۶ ماه گذشته حتی یکبار هم دستمزد این افراد بطور کامل پرداخت نشده است و قراردادی هم برای اینده در دست ندارند. بنده هم تا به امروز تمام مشکلات راتحمل کرده ام ولی نه تنها دیگر امیدی برای ادامه کار با این بنیاد غیر حرفه ای ندارم بلکه با تقدیم استعفای خودم از سمت رهبر دائم و مدیر هنری این ارکستر،راه را برای نوازندگان باز می كنم تا شاید بتوانند سازمان دیگری را در این مملکت برای ادامه کار خود پیدا كنند. با تجربه بنده که ۶ بار مدیریت هنری ارکستر های کشور های مختلف را به عهده داشته ام،واگذاری ارکستر سمفونیک تهران به دست افرادی غیر حرفه ای و ضعیف در مدیریت و بنیادی مانند بنیاد رودکی از روز اول اشتباهی بزرگ بوده است که امیدوار هستم دیگر تکرار نشود. ارکستر سمفونیک تهران باید مانند بیش از ۲۰ ارکستر دولتی در کشور همسایه ترکیه صد در صد مستقل باشد.»
همچنین ارکستر سمفونیک تهران در اولین روز از برگزاری سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر ضمن اجرای قطعه «نی نوا» حسین علیزاده، سمفونی «فانتاستیک» را بعد از چهل سال دوباره در ایران اجرا کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، ارکستر سمفونیک تهران به مدیریت هنری و رهبری ارکستر علی رهبری چهارشنبه ۲۱ بهمن و در اولین روز از برگزاری سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر ضمن اجرای قطعه ماندگار «نی نوا» اثر حسین علیزاده در بخش اول، سمفونی «فانتاستیک» اثر هکتور برلیوز را بعد از چهل دوباره در ایران اجرا کرد.
حسین علیزاده آهنگساز قطعه «نی نوا» قبل از شروع برنامه که با پانزده دقیقه تاخیر آغاز شد در یک پیام تصویری بیان کرد: از اینکه شنیدم علی رهبری تصمیم دارد که قطعه نی نوا را بعد از چند سال دوباره اجرا کند سر شوق آمدم به همین جهت از وی و همه اعضای ارکستر سمفونیک تهران برای اینکه تلاش کردند و امشب این اجرا را روی صحنه می برند قدردانی می کنم.
وی ادامه داد: علی رهبری هنرمندی است که با حس وطن پرستی و دغدغه مندی به ایران آمده و وقتی با من تماس گرفت و به من اطلاع داد که قرار است قطعه «نی نوا» توسط ارکستر سمفونیک تهران اجرا شود با وجود اینکه این روزها مسائل خاصی با موسیقی دارم با کمال میل پذیرفتم که این قطعه در کنسرت ارکستر سمفونیک تهران اجرا شود. به هرحال جای خود را در این کنسرت خالی می بینم و بسیار خوشحالم که قطعه نی نوا با دستان علی رهبری و نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران اجرا می شود.
بعد از اجرای قطعه «نی نوا» که با تکنوازی نی سیامک جهانگیری و حسین خوش چهره همراه بود نوبت به اجرای سمفونی «فانتاستیک» اثر هکتور برلیوز رسید که به گفته علی رهبری این قطعه اولین بار چهل سال پیش اجرا شد و حالا ارکستر سمفونیک تهران با نوازندگان ایرانی این قطعه را به مخاطبان ارائه می کند.
«رویا، شوریدگی و شیدایی»، «یک مجلس مهمانی»، «صحنه ای در کشتزار»، «مارش راهسپاری به سوی چوبه دار» و «رویای گردهمایی نیمه شب جادوگران» قطعاتی بودند که در این بخش از کنسرت در قالب سمفونی فانتاستیک بعد از اجرای کنسرتو ویولن شماره یک اثر مکس بروخ با هنرمندی دالیبور کاروای برای مخاطبان اجرا شد.
علی رهبری در پایان کنسرت اول ارکستر سمفونیک تهران خطاب به تماشاگران گفت: به زودی این مجموعه ارکستر سمفونیک تهران یک ساله می شود البته بعضی ها در این مدت ما را اذیت کردند و بعضی ها هم به ما کمک های زیادی انجام دادند. ضمن اینکه به ما قول داده شده که بچه های ارکستر سمفونیک تهران از اول فروردین ۹۵ برای حضور در ارکستر قرارداد امضا می کنند که اگر این اتفاق بیفتد من به آرزوی چندین ساله خودم می رسم. به هر ترتیب من نه سیاسی هستم و نه علاقه و نیازی به سیاست دارم اما لازم می دانم که از علی مرادخانی به عنوان معاون هنری وزیر ارشاد و فرزین پیروز پی که از طرف آقای مرادخانی مامور شد که از ما مواظبت کند، تشکر کنم.
حالا باید منتظر ماند و دید آیندهای ارکستری که سال قبل با هزاران بیم و امید کار خود را آغاز کرده بود، به کجا میرسد.
مطالبتون عالیست .