خوش آمدید - امروز : شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
خانه » آموزش موسیقی » آشنایی با موسیقی » كلاسیــــسم و نئـــــــــــوكلاسیــــــسم
كلاسیــــسم و نئـــــــــــوكلاسیــــــسم

كلاسیــــسم و نئـــــــــــوكلاسیــــــسم

mmw_classical_020211

در عرف و زبان موسیقیدانان آماتور یا غیرحرفه‌ای، «موسیقی كلاسیك» معمولاً به موسیقی عمومی، همگانی و یا مردم‌پسند رایج اطلاق می‌شود.
در واژگان موسیقی، كلاسیسم با معنای بسیار محدودتری به كار گرفته می‌شود. به عبارت دیگر واژه «كلاسیسم۱» آثار موسیقیدانان دوران كلاسیك یا كهن چون هایدن، موتسارت و آثار اولیه بتهوون و تا اندازه‌ای شوبرت را دربرمی‌گیرد.
در مقابل سبك و شیوه رمانتیك قرن ۱۹ موسیقی كلاسیك در كل با محدودیت وجودگرایانه احساساتی و فورمالیسم۳ (شكل‌گرایی) و سادگی مشخص و متمایز می‌شود. شیوه كلاسیسم از زمان تولد هایدن (۱۷۳۲) و بتهوون و مرگ شوبرت (۱۸۲۷) برحسب تقدم و تأخر از ۱۷۵۰ تا ۱۸۲۰ ادامه پیدا می‌كند.
از این رو منطقی است كه ما به این دوره نام «كلاسیك» بدهیم. چراكه شاهكارهای موسیقی از همین عصر تا به امروز عرضه شده و پا برجا مانده است. آثار برجسته‌ای در این زمینه، به تساوی توسط آهنگسازان اولیه خلق شده است، همانند آثار باخ و پالسترینا.
اصطلاح كلاسیك غالباً به آثار این آهنگسازان نیز اطلاق شده است. با این همه بهتر آن است كه این اصطلاح را به عنوان عبارتی ستایش‌آمیز در ذهن خود نیاوریم، بلكه دقیقاً به آن نام وقایع‌نگاری۴ یا ترتیب زمانی بدهیم.
به طور كلی اصطلاح كلاسیك به سبكی از موسیقی اطلاق می‌شود كه تقریباً بین سال‌های ۱۷۸۵ و ۱۸۲۰ توسط هایدن، موتسارت و بتهوون پدید آمده است. برخی از موسیقی‌شناسان، موسیقی شوبرت را نیز به آن افزوده‌اند، درحالی‌كه دیگران آثار پس از بتهوون را كه بیشتر به سبك رمانتیسم نزدیك است، موسیقی كلاسیك خوانده‌اند. خصیصه اصلی كلاسیسم در موسیقی، محدودیت آن در بیان احساسات فردی آهنگساز است كه با موسیقی رمانتیك ارتباط پیدا می‌كند.
در كل، موسیقی «‌سازی» از موسیقی آوازی دوران كلاسیك اهمیت بیشتری پیدا می‌كند كه فرم‌های مطلوب، اورتور، دایور تیمنتو۵، (نوعی موسیقی‌سازی در چند بخش) تم و وارسیون‌ها و انواع موسیقی در اجرای سونات، كنسرتو، سنفنی و انواع موسیقی مجلسی (تریو، كوارتت، كوئینتت و غیره) بودند. اصطلاح موسیقی كلاسیك۶ گاه برای تمیز دادن موسیقی جدی از موسیقی همگانی، عمومی و رایج به كار گرفته می‌شود.
این وجه تمایز كاملاً قراردادی و اختیاری است و اصطلاح موسیقی كلاسیك بسیار گنگ و نامفهوم به نظر می‌آید. از این رو اصطلاح كلاسیسم را معمولاً كلامی مبهم می‌پندارند، ام‍ّا در واقع سه قلمرو برای معنای آن قایل گشته‌اند:
۱٫ موسیقی كهن ۲٫ موسیقی ویژه‌ای مخالف و مغایر با موسیقی رمانتیك و احساساتی ۳٫ نوعی از موسیقی كه به سبك هایدن، موتسارت و بتهوون وابسته باشد. (۱۸۰۹-۱۷۳۲)
در دوران كلاسیك چهار آهنگساز برجسته خودنمایی می‌كنند: كریستوف گلوك۷ (۱۷۸۷-۱۷۱۴)
آهنگساز آلمانی كه به خاطر ایجاد اصطلاحاتی در ا‌ُپرا شهرت دارد.
هایدن۸ (۱۸۰۹-۱۷۳۲)
آهنگساز اتریشی سازندة سنفونی‌ها و اوراتوریها و سوناتها.
موتسارت۹ (۱۷۹۱-۱۹۵۶)
آهنگساز اتریشی، خالق سنفونی‌های بزرگ، موسیقی مجلسی و اپرا.
بتهوون۱۰ (۱۸۲۷-۱۷۷۰)
آهنگساز آلمانی، سازندة سنفونی‌ها، موسیقی مجلسی، موسیقی برای پیانو، م‍ِس، اپرا، اوراتوریو.
فرهنگ موسیقی هارپر۱۱ تألیف كریستین امر۱۲ درباره كلاسیسم می‌نویسد:‌ «كلاسیسم اصطلاحی است كلی برای سبكی از موسیقی كه تقریباً بین سال‌های ۱۷۸۵ و ۱۸۲۰ به موسیقی هایدن، موتسارت و بتهوون و دیگران از جمله شوبرت اطلاق می‌شد، ام‍ّا به اعتقاد برخی سبك رمانتیسم نیز از خصیصه كلاسیسم بی‌بهره نمانده است.
زیبایی، ظرافت، ملاحت و بازداری و ممانعت آن از بیان احساسات فردی كه با موسیقی رمانتیك سر سازگاری دارد، از خصیصه كلاسیسم به شمار آمده است.
در كل، موسیقی ‌سازی بیشتر از موسیقی آوازی در دوران كلاسیسم اهمیت پیدا می‌كند. اشكال مطلوب و به‌خواسته در موسیقی كلاسیك (اورتور، دایورتیمونتو، تم و واریاسیون‌ها و اشكال گونه‌گون موسیقی) با سونات، كنسرتو و موسیقی مجلسی (تریو، توارنت، كوئینتت و غیره) پیوند می‌خورند.
سازها برای بیشتر بخش‌ها متعلق به دوران كلاسیك پیشین بودند و به طور وسیعی مكتب مانهایم۱۳ را پذیرا شدند.
و فرهنگ موسیقی تألیف ارتور جكوبز A.Jacobs می‌نویسد: «اصطلاح كلاسیسم معمولاً با خصیصه‌ای بسیار مهم در كار گرفته می‌شود، ام‍ّا با سه معنای اصلی و كلی
(۱٫ متمایز از موسیقی عامه‌پسند و همگانی ۲٫ مخالفت با موسیقی رمانتیك ۳٫ موسیقی كلاسیك دینی).
در عمل اصطلاح كلاسیسم كلاً به موسیقی قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ محدود می‌شود كه حاكمان آن هایدن، موتسارت و بتهوون بودند. البته برخی از موسیقی‌شناسان موسیقی شوبرت را هم به موسیقی هایدن، موتسارت و بتهوون افزودند.
نئوكلاسیسم
نهضتی از قرن بیستم كه اساساً بازتابی است بر ضد ا‌ِموسیونالیسم۱۴)عاطفه‌گرایی) مهارنشده اواخر نهضت رمانتیسم كه با آرمان‌های زیبایی‌شناختی و اشكال و یا روش‌هایی كه از موسیقی اولیه آهنگسازان، به‌ویژه از آهنگسازان قرن ۱۸ چون باخ، مندل، پرگولزی، موتسارت و غیره ریشه گرفته باشند.
این تأثیر تأكید آشكاری است بر ساختار كنترپوانی و تكیه بر احیای اشكال كهن موسیقی چون توكاتا۱۵ (آهنگی با فرم آزاد) و پاساكاگلیا۱۶ (یك قطعه‌سازی به ویژه یك رقص) فوگ۱۷ (آهنگی كه از كانون۱۸ مشتق می‌شود و در آن ظاهراً تم اصلی به هنگام بسط، از تم‌های فرعی می‌گریزد) اوستیناتو (نمودار یا ریتمی در موسیقی كه مصرانه تكرار شود) كنسرتو گروسو۱۹ (كنسرتی كه برای سه ساز به سبك سوناتر ساخته شده باشد) ریچركاره۲۰ (نوعی كمپوزیسیون كنترپوانی‌سازی رایج در قرن ۱۶ و ۱۸ به‌ویژه با روش تقلیدی) موتت۲۱ (یك قطعه آواز چندصدایی كه بر اساس یكی از فصول انجیل ساخته می‌شود) با كاهش و تقلیل رنگ‌های اركستری، طنین و رسایی‌ها و رها كردن موسیقی برنامه‌ای و تمایل كلی به سبكی برونی و عینی و مستقل، كه غالباً ضد احساسات رمانتیك برمی‌خیزد.
بازگشت به باخ (یا دیگر آهنگسازان اولیه) الزاماً به معنای برگشت به زبان موسیقایی زمان او نیست.
نئوكلاسیسم بیش از پیش ناموزون‌تر و از لحاظ ریتم پیچیده‌تر می‌شود، چراكه خطوط فرعی رخصت پیدا می‌كنند تا طبق عملكرد ملودیك خود و بدون توجه به تركیبات هارمونیك، به حركت درمی‌آیند.
پس از موارد استثنایی چون سونات در دیم ناتی ویتاتیس كریست۲۲ اثر بوسونی۲۳ نوازندة پیانو و آهنگساز ایتالیایی (۱۹۲۴ـ۱۸۶۶) و سنفنی كلاسیك اثر پروكوفیف۲۴ آهنگساز روسی (۱۹۵۳ـ۱۸۹۱) رواج یافت و تقریباً در ۱۹۲۰ با روندی برجسته (نوعی موسیقی كه خصیصه ممتاز آن تكرار متناوب تم اصلی است) عرضه گشت.
سونات برای پیانو فورته (۱۹۲۲) و اوكتت۲۵ آهنگی برای هشت ساز زهی یا بادی اثر استراوینسكی۲۶ آهنگساز روسی (۱۹۷۱ـ۱۸۸۲) در میان نمونه‌های مشخص نئوكلاسیسم وضوح بیشتری دارند.
در میان‌ آهنگسازانی كه برداشت‌های نئوكلاسیسم خود را بسط و گسترش دادند، باید از بارتوك۲۷ آهنگساز مجارستانی (۱۹۴۵ـ ۱۸۸۱) هیندمیت۲۸ آهنگساز آلمانی (۱۹۶۳ـ ۱۸۹۵) كاسه‌لا آهنگساز ایتالیایی (۱۹۴۷ـ ۱۸۸۳) مالیپیرو۲۹ آهنگساز ایتالیایی، پیستون piston و دیگران را نام برد.
به هر تقدیر پس از مرگ بوسونی، اصطلاح نئو‌كلاسیسم نظر بسیاری از آهنگسازان را به خود جلب كرد و به عنوان نهضتی متعالی از ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ برجای ماند.
در میان آهنگسازانی كه به نئو‌كلاسیسم توجه ویژه‌ای مبذول داشتند، باید از ایگور استراوینسكی نام برد كه كنسرتوی پیانوی او ا‌ُدیپوس ركس۳۰ یا شاه اودیپوس و سنفنی پژوم۳۱ (۱۹۳۰) حاكی از این تمایل ویژه او به نئوكلاسیسم در موسیقی است.
هیندمیت در نخستین ورسیون چرخه آوازی خود با نام «زندگی مریم مقدس» به این نهضت روی می‌آورد.
آلبر روسل۳۲ (۱۹۳۷ـ ۱۸۶۹) آهنگساز فرانسوی آلفردو كاسه‌لا۳۳ (۱۹۴۷ـ ۱۸۸۳) آهنگساز ایتالیایی مالیپیرو (۱۹۷۳ـ۱۸۸۲) آهنگساز ایتالیایی، ماكس رگر۳۴ (۱۹۱۶ـ۱۸۷۳) آهنگساز آلمانی و والتر پیستون۳۵ آهنگساز آمریكایی (۱۹۷۶ـ۱۸۹۱) پروكوفیف۳۶ آهنگساز روسی (۱۹۵۳ـ۱۸۹۱) به ویژه آثار هیندیت عناصر دیگرسانی كلاسیسم را در سبك مدرن به تصویر می‌كشند.
هیندمیت در بسیاری از كمپوزیسیون‌های خود كنتریوان باروك را در كار می‌گیرد. ام‍ّا هارمونی‌های او به قرن بیستم سر می‌كشند كه گستره كروماتیسیزم۳۷ (فواصل نیم‌پرده) در آن‌ها كاملاً مشهود است.

همایون نور احمر

اشتراک گذاری مطلب
ایمیل شما آشکار نمی شود

نوشتن دیدگاه

تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است