خوش آمدید - امروز : جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
با طراوت و خوش سلیقه

با طراوت و خوش سلیقه

شجریان جوان در این اثر برای بار دوم در كنار «محمدجواد ضرابیان» قرار گرفته است. آهنگسازی كه نشان داده است كه بر خلاف بسیاری دیگر از همكاران خود از شور و حال و ذوق هنری بی‌بهره نیست و گواه آن هم تصانیف زیبا و پر احساس است كه پیش از این در اثر نسیم وصل به گوش علاقه‌مندان رسانیده است. ضمن اینكه وی آهنگهای زیبای دیگری هم با سایر خوانندگان در كارنامه هنری خود دارد.
ضرابیان این بار به جای اركستر سمفونیك كه در نسیم وصل به كار گرفته بود، گروه سازهای ملی را برای اجرای آهنگهای خود برگزیده است. مجموعه نوازندگانی با نام «گروه سماع» بگذارید كار را از ابتدا بررسی كنیم. پس از دستگاههای همایون و شور كه به ترتیب در دو اثر نسیم وصل و ناشكیبا به اجرا درآمده بودند، برای اثر جدید دستگاه سه گاه انتخاب شده است. دستگاهی كه به اعتقاد برخی صاحب‌نظران اصیل‌ترین دستگاه موسیقی ایران به شمار می‌رود. مدتها بود كه اجرایی جدی از دستگاه سه گاه شنیده نشده بود.
طنین زخمه تار و بلافاصله پیوستن سازهای دیگر به آن. این لحظه آغاز اثر است. گروه مقدمه تصنیف را می‌نوازد. ملودی زیباست و جمله‌بندی و فراز و فرود نغمه‌ها با معنی و به موقع، اما هیچ نشانی از یك هم‌نوازی منسجم و ارتباط تنگاتنگ میان نوازندگان وجود ندارد. در مقایسه با اجراهای شكوهمند و تأثیرگذار گروههای همدل و همراهی همچون «عارف» و «دستان»، اینجا ضبط و میكس استودیویی است كه صدای سازها را در كنار هم قرار داده و اجرای گروهی را از هر گونه احساس واقعی یكدلی و یكرنگی تهی كرده است. دیگر اینكه صدای تمبك كه پایه ریتمیك گروه است چه در این قطعه و چه در سایر قطعات به زحمت به گوش می‌رسد و این نقطه ضعفی است كه تقریباً در سرتاسر اثر وجود دارد.
خواننده شروع به خواندن می‌كند:
ای پناه بی‌پناهان
از من دلشده روی مگردان
صدایش ترسان و مردد است. كلمات را به شدت گنگ و نامفهوم ادا می‌كند به طوری كه مشكل می‌توان فهمید چه می‌خواند و بدتر از همه نوعی لطافت ساختگی در صدا موج می‌زند. ظاهراً او غافل است از اینكه این نرمی و گیرایی به طور طبیعی در صدایش موجود است و هیچ‌گونه نیازی به این تلاش مصنوعی ندارد.
كلام این تصنیف از ضرابیان است و در مقایسه با دیگر تصنیفهایی كه در این آلبوم با كلام او اجرا شده از سادگی و روانی بیشتری برخوردار است و در تلفیق با موسیقی سستی كلام كم‌تر نمایان شده، مگر در دو مورد كه آشكارا سر هم‌بندی شده است: اولی «این دل پریشان دادم به دستت» و دیگری «برای من نمانده است جز نیمه جانی» ای كاش آهنگساز محترم فكری به حال این دو مصراع می‌نمود.
با پایان یافتن تصنیف، شروع آواز سه‌گانه با صدای تار نوید داده می‌شود. تاری كه نوازنده آن خود را پیرو مكتب نوازندگی استاد «جلیل شهناز» می‌داند. اینكه چه اندازه در این پیروی وفادار و موفق بوده فرصتی و صحبتی دیگر طلب می‌كند. همایون، سه‌گاه را درآمد می‌كند، با صدایی كه به وضوح قدرتمند‌تر و شفاف‌تر از صدایی است كه در تصنیف شنیدیم. و باز هم غزلی تابناك از سعدی بزرگ:
اگر مراد تو ای دوست نامرادی ماست
مراد خویش دگر باره من نخواهم یافت
او در دو آلبوم پیش هم برای آواز خود كلام سعدی را برگزیده بود. گویا خواننده جوان ما، ارادات ویژه‌ای به شیخ بزرگ شیراز دارد و چه نیكو ارادتی.
همایون، در این آواز نشان داده است كه برای هر چه بهتر كردن صدای خود پشت‌كار و جدیت زیادی به خرج می‌دهد و همچنان در راه فراگیری زیر و بمهای این هنر جوینده و پوینده است. این آواز به طور مشخصی از دو كار قبلی‌اش سنجیده‌تر و زیباتر بود. تنوع تحریرها و اجرای به موقع آنها، آرام و شمرده خواندن و واضح ادا كردن كلمات، درست خواندن شعر با توجه به معنی و تناسب میان انتخاب ابیات با گوشه‌های مختلف دستگاه، همه و همه نشان‌دهندهٔ ورزیده‌تر شدن شجریان جوان است. (البته همین آواز در همین دستگاه و با همین شعر جای دیگری هم از او شنیده بودیم.)
ناگفته نماند كه «شهرام میرجلالی» هم به خوبی از عهدهٔ همراهی آواز برآمده است و با دادن جوابهایی مناسب و به اندازه زیبایی آواز را دو چندان كرده است.
و بعد باز هم اجرای گروه و تصنیف «بخت سركش» با شعر حافظ:
عیشم مدام است از لعل دلخواه
كارم به كام است الحمدالله
به جرئت می‌توان گفت كه این، قوی‌ترین تصنیف این مجموعه است. آهنگی زیبا در تلفیق با غزلی استخوان‌دار و باصدایی گرم و گیرا. جالب توجه آنكه به جز چند بیتی از این غزل، مطلع غزل دیگری هم از حافظ كه با همین وزن و قافیه است در پایان تصنیف خوانده می‌شود: «گر تیغ بارد در كوه آن ماه گردن نهادیم الحكم لله» و مصراع «گه جام زركش گه لعل دلخواه» یك‌بار هم بدین صورت خوانده می‌شود: «گه جام زركش، گه كام دلخواه».
پس از تصنیف تكنوازی تار است. اساساً بود و نبود این قطعه هیچ تفاوتی در كل مجموعه‌ ایجاد نمی‌كند، چه رسد به این‌كه در فهرست آلبوم، و عده‌ای هم برای آن داده شود!
روی «ب» با چهار مضراب مخالف آغاز می‌شود. اینجاست كه صدای تمبك هم قدری به گوش می‌رسد و سایر سازها هم با استقلال بیشتری خودنمایی می‌كنند. یكی دو بیت هم در آواز مخالف به خوبی اجرا می‌شود. چهار مضراب به پایان می‌رسد. خواننده در سكوت مطلق‌سازها گوشه مغلوب را اجرا می‌كند:
غلام قامت آن لعبت قبا پوشم
كه ازمحبت رویش هزار جامه قباست
شجریان جوان در این سكوت مطلق، مهارت خود را با چند تحریر متنوع و پیاپی به نمایش می‌گذارد و به خوبی از عهده اجرا برمی‌آید. توانایی او در اجرای این تحریرها تحسین‌‌برانگیز است. پس از آن فرودی با طمأنینه و پایان آواز.در ادامه تصنیف نه چندان دلچسب «مست نگاه»است با كلام و‌ آهنگساز كه ای كاش آهنگ خود را بر روی شعر دیگری ساخته بود و خود را وادار به گفتن چنین كلام كلیشه‌ای و سستی نمی‌كرد. تصنیف صورت دست چندمی از آثار دوره قاجار است كه دلنشین‌ترین و ماندگارترین نمونه‌های آن را در سروده‌ها و ساخته‌های علی‌اكبر شیدا تصنیف‌سرای مشهور آن دوره می‌توان یافت. به كارگیری اصطلاحات و واژگانی نظیر «بت چین و ختن»، «حبیبم»، «صنما» و غیره بسیار از مد افتاده و نخ‌نما شده می‌نماید. بهتر آن بود كه شاعر این تصنیف به جای تلاش برای «شیدای زمان» شدن به مفاهیم امروزی‌تری می‌اندیشید.
آواز مثنوی مخالف از دیگر نقاط قوت این مجموعه است. استفاده از شعر رهی هم بسیار به جا و تأثیرگذار است:
همچو موجم یك نفس آرام نیست
بسكه طوفان‌زا بود دریای دل
هم‌نوایی نی و كمانچه اثر دستان با صدای شجریان بزرگ را یادآوری می‌كند. اینجا هم باز همایون نشان می‌دهد كه می‌توان آینده بهتری داشته باشد. كمانچه «سینا جهان‌آبادی» شیوه نوازندگی «سعید فرجپوری» را در آلبوم «رسوای دل» به خاطر می‌آورد.
پایان بخش مجموعه هم باز تصنیفی است با حال و هوای دورهٔ قاجار. باز هم كلام بی‌نمك ضرابیان با اصطلاحاتی همچون «شمع هر انجمن»، «مه شیرین زبان» و «صنم گلعذار» كه سالها از تاریخ مصرفشان گذشته و اینها همه در قالب یك آهنگ نشاط آور و طرب‌انگیز.
این آلبوم نام زیبای «شوق دوست» را برخود دارد و جالب آنكه در هیچ قسمتی چنین تركیبی به كار نرفته است و حتی در غزل آواز هم كه به همین نام است این تركیب اصلاً وجود ندارد و این هم نكته قابل توجهی است!در مجموع آلبوم «شوق دوست» بدون در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف آن مجموعه‌ای زیبا و شنیدنی است كه با صدای پر طراوت و جوان همایون شجریان و نواسازی آهنگساز خوش‌سلیقه‌ای چون محمودجواد ضرابیان به دوستداران موسیقی اصیل ایرانی اهدا شده است. هر چند شنیدن این اثر برای علاقه‌مندان موسیقی خالی از لطف نیست، اما توقع ما از خواننده جوان بیش از اینهاست. هر چه باشد او نزدیك‌ترین فرد به بزرگ‌ترین آوازخوان معاصر ایران است.
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر

اشتراک گذاری مطلب
ایمیل شما آشکار نمی شود

نوشتن دیدگاه

تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است