یکی از مهمترین علل موفقیت هر خوانندهای در زمینه کنسرتها و ضبط آلبومها و قطعات، نوازندههای باتجربه و حرفهای است. طی سالهای گذشته هم نوازندهها نقش تأثیرگذاری در موسیقی ایران داشتهاند و در میزان فروش کنسرتها و آثار موسیقی هم تأثیرگذار بودهاند. اما همیشه این هنرمندان در سایه نام خواننده و اتفاقات دیگر قرار میگیرند و مخاطبان زیادی با سوابق کاری آنها آشنایی ندارند. به همین بهانه تصمیم گرفتیم تا در قالب پروندهای مفصل با نوازندههای باسابقه و سرشناس موسیقی ایران گفتوگو کنیم. در اولین بخش این پرونده سراغ «هومن غفاری»، نوازنده باتجربه ساز درامز، رفتیم و دقایقی را با او گپ زدیم که این نوازنده درباره کارنامه کاری خود و همکاری با خوانندههای مختلف و همچنین آموزش درامز به محمدرضا گلزار نکات جالبی را بیان کرد.
- * اولین سازی که دیدید و نواختید چه بود؟
پدر من نوازنده درامز بود و اولین سازی که دیدم هم همین بود. در تمام عکسهای تولدم هم همیشه یک استیک درامز وجود داشت!
- * در همان کودکی به ساز دیگری علاقهمند نشدید؟ فقط همین درامز بود؟
گیتار را هم خیلی دوست داشتم ولی درامز را به صورت تخصصی دنبال کردم.
- * در ادامه هیچ وقت گیتار نزدید؟
نوازندگی گیتار من در حد استیج و ضبط استودیویی نیست ولی هنوز هم این ساز را دنبال میکنم.
- * غیر از پدر، استاد دیگری در زمینه نوازندگی داشتید؟
متأسفانه من نتوانستم از محضر استاد دیگری بهره ببرم. چون زمانی که ما شروع کردیم، عملاً استاد دیگری نبود. در دهه شصت حتی استیک درامز هم وجود نداشت و خیابان جمهوری مثل امروز شکل نگرفته بود و بازار موسیقی فعالیت چندانی نداشت.
- * در دوره نوجوانی کتاب خاصی برای آموزش این ساز نخواندید؟
آن زمان استیک نداشتیم و یکی از بستگانم از انگلیس برایم ارسال میکردند و کلاً از لحاظ امکانات در مضیقه بودیم. به همین دلیل کتاب خاصی هم برای آموزش نداشتیم اما در منزل یکی از دوستان پدرم به صورت تصادفی یک کتاب را دیدم. در آن پیرامون مبحث سه چهارم و پنج چهارم توضیح داده شده بود و هیچ ارتباطی به مبتدی نداشت ولی به خانه آوردم و عذاب زیادی کشیدم تا بتوانم مباحثش را بنوازم! چون فوقالعاده سخت بود و مثل این بود که به بچه کلاس اولی مبحث دانشگاهی را آموزش دهید.
- * ظرف چند وقت توانستید این ساز را یاد بگیرید و به تنهایی بنوازید؟
من هنوز هم چیزهای زیادی از نوازندگی یاد نگرفتهام و همیشه تمرین میکنم. هر نوازندهای همیشه باید تمرین کند و نکات مختلف را فرا بگیرد. اما نوزده سالم بود که آن اعتماد به نفس نوازندگی جلوی دیگران را پیدا کردم و برای اولینبار روی استیج رفتم.
- * کنسرت چه گروهی بود؟
اولین بار با «عباس بهادری» در تهران و در قالب یک برنامه ارگانی روی صحنه رفتم. در آن دورهایشان و «بیژن خاوری» تنها خوانندگانی بودند که اجراهای زنده را برگزار میکردند و برای یک بازه زمانی کوتاه هم «مهرداد کاظمی» چند اجرای زنده داشت. او با آهنگ «ساربان» مطرح شده بود و اجراهایی را روی صحنه برد. البته شرایط اجراها هم مثل الان نبود و مردم حدود یک و نیم دهه از موسیقی دور بودند. به خاطر دارم که از اجراهای عباس بهادری در آن زمان استقبال بسیار خوبی خصوصاً در شهرستانها به عمل میآمد و ما میتوانستیم استادیومهای بزرگ را پر کنیم و طرفداران جدی داشت. درباره اولین اجرا با عباس بهادری یک خاطره جالب برایتان بگویم. آن هم این است که شاید باور نکنید اما من بدون تمرین روی صحنه رفتم و نوازندههای ارکستر را یک ساعت قبل از اجرا دیدم!
- * واقعا؟!
میدانم باورش سخت است ولی یک ساعت قبل از اجرا نوازنده کیبورد گروه نزد من آمد و کیبورد را روی زمین گذاشت و چهار قطعهای که قرار بود اجرا کنیم را برایم زد و گفت کارها این است! پس از اتمام آن اجرا لحظات عجیبی را داشتم و از خودم میپرسیدم کهاین چه اتفاقی بود و چه کار کردم!
- * قبل از اینکه اولینبار خودتان روی صحنه بروید همراه پدر به اجرای زندهای رفته بودید و نوازندگیشان را ببینید؟
پدر من تا اوایل دهه شصت نوازنده ارکستر سمفونیک بود و با خوانندههای آن دوره هم کار میکرد. پس از انقلاب ایشان همچنان در ارکستر سمفونیک فعالیت داشت و چند اجرا را به همراهش در تالار وحدت دیدم. پدرم در این ارکستر سازهای کوبهای مینواخت ولی خیلی نتوانستم برنامههای زیادی را در کنارشان باشم.
- * اولین ضبط استودیویی که داشتید را به خاطر دارید؟
اولین ضبط استودیویی من قطعه «بانوی شرقی» شاهکار بینش پژوه بود که سال ۱۳۷۹ ضبط شد.
- * به جز درامز و گیتار که اشاره کردید، هیچ وقت سراغ سازهای ایرانی نرفتید؟
تمبک و تار و سه تار تا حدودی مینوازم. در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بهاین سازها علاقهمند بودم و کمی میتوانم بنوازم ولی خیلی حرفهای نیستم.
- * در موسیقی ایرانی کار خواننده خاصی را دنبال میکنید؟
آثار استاد «محمدرضا شجریان» و پسرشان «همایون شجریان» را هم دنبال میکنم. کارهای مرحوم «ایرج بسطامی» را هم خیلی دوست داشتم. مرحوم فرهنگفر هم در تمبک نوازنده بزرگی بود و کاستهایش را به خاطر دارم که از اجراهای زندهایشان ضبط میکردند و پخش میکردند. در آن دوره هم پیگیر کاستهای تکنوازی ایشان بودم تا ببینم از چه تکنیکهایی استفاده کردهاند.
- * برگردیم به اجراهایی که داشتید؛ بعد از «عباس بهادری» با چه کسی روی صحنه رفتید؟
به خاطر دارم که با «کوروش یغمایی» فعالیت داشتم و کسب مجوز او برایم جالب بود. دو اجرا با کوروش یغمایی در سالن تنیس کیش و سال بعد هم در دانشگاه کیش داشتیم. ابتدا قرار بود این اجراها در تهران باشد اما در کیش هم استقبال فوقالعادهای از او به عمل آمد و انتظار این موضوع هم میرفت. تا زمانی هم که کاوه یغمایی از ایران برود در کنسرتهای او هم روی صحنه رفتم. در همان دوران با «فواد حجازی» آشنا شدم و به تبع آن همکاری من با «علیرضا عصار» و «محمد اصفهانی» آغاز شد. در این بین با گروههای دیگر هم همکاری کردم ولی خیلی حضور ذهن ندارم. اما پس از آشنایی با فواد حدود سه یا چهار سال با علیرضا عصار و حدود پنج سال و نیم یا شش سال هم با محمد اصفهانی همکاری کردم. سه سال از این دوران همکاری مشترک داشتم چون فواد حجازی با هر دو خواننده همکاری میکرد.
- * از همکاریهایتان با علیرضا عصار در آن دوره بگویید، چه خاطراتی از اجراهایتان با او دارید؟
مهمترین خاطره من از علیرضا عصار استقبال عجیب از اجراهایش بود. فکر میکنم در تاریخ موسیقی ما یک اتفاق باشد که ما توانستیم هفت شب و چهارده سانس کنسرت در سالن نمایشگاه داشته باشیم. استقبال مردم از موسیقی فواد و کار علیرضا در دوران خودش بسیار جذاب بود. البته در یک دوره هم با مرحوم «ناصر عبداللهی» چنین تجربهای داشتم و به خاطر دارم که برای اجرای او در تهران، نیاوران بسته شد.
- * از اجراهایی که با محمد اصفهانی داشتید چه نکته یا خاطره جالبی دارید؟
محمد اصفهانی در آن دوره بهترین بود و ما همیشه با او در سفر بودیم. از اجراهای او هم در تهران و شهرستانها استقبال بسیار خوبی به عمل میآمد.
- * سال گذشته علیرضا عصار چند شب اجرای موفق در سالن میلاد نمایشگاه داشت. فکر میکنید این استقبال مردم میتواند خبر از بازگشت خوانندههای خوب دهه هفتاد را بدهد؟
امیدوارم اینطور باشد. اما باید بگویم که جوانان و نوجوانان امروز ما گرایش بیشتری به سبک های الکترونیک دارند و دنیای آنها و سلایقشان متفاوت شده است. علیرضا عصار و خوانندههای هم نسل او باید در سلایق خود کمی تغییر لحاظ کنند تا بتوانند در بازار حرف های جدیدی داشته باشند.
- * اما یکی از همکاریهای چند سال اخیرتان که خبرساز شد حضور در ارکستر «احسان خواجهامیری» بود. این اتفاق از کجا شکل گرفت؟
همکاری من با احسان اتفاق خاصی نبود و سناریو خاصی نداشت. یک روز او با من تماس گرفت و گفت با «زایا سلیمان» همکاری نمیکنم و اگر تو شرایطش را داری با هم کار کنیم. من هم استقبال کردم و آنطور نبود که جایی همدیگر را ببینیم یا زمینهچینی خاصی داشته باشد.
- * جدایی بی سر و صدایی هم داشتید.
دقیقاً جدایی ما هم مثل آشنایی ما بود یعنی همکاری من و احسان خواجهامیری با یک تلفن شروع شد و با یک تلفن تمام شد! یک روز تماس گرفت و گفت که عازم آمریکا هستم و اگر در این مدت پیشنهاد کار داشتی حتماً انجام بده و خداحافظی کردیم.
- * بعد از احسان حضور خاصی روی صحنه نداشتید. درست است؟
فعلاً مشغول انجام کارهای دیگر هستم و حدوداً یک سال است که از تهران خارج شدهام و مشغول کارهای دیگر هستم.
- * دلیلش چیست؟ دلخوری خاصی دارید که کنار رفتهاید؟
دلیلش از خود موسیقی نیست و فقط مشغول کار دیگری شدهام. نمیتوانم موسیقی را رها کنم و او هم نمیتواند من را رها کند!
- * در این سالها شما آموزش هم میدادید. الان نوازنده مطرحی داریم که شاگرد شما بوده باشد؟
سهراب رمضانزاده که نوازنده فرزاد فرزین بود، روزبه پهلوانینژاد که با مرحوم مرتضی پاشایی روی صحنه میرفت، رامین زوارهای که با محسن یگانه در یک دوره زمانی همکاری میکرد، سامان بهشتی که در مقطعی نوازنده ارکستر بادی تهران بود، مجتبی صناعی که در گروه حمید عسکری حضور داشت، سروش عمومیکه با علی لهراسبی روی صحنه میرود، شاهرخ کفاشزاده که با علی عبدالمالکی همکاری میکند، ندا بهزاد از گروه پلاریس یا سعید جامع الصنایع از گروه کاکوبند از جمله شاگردان من بودند. اما کلاً طی این سالها شاگردان زیادی داشتم و الان نام دقیق تکتک آن عزیزان را به خاطر ندارم.
- * کیفیت آموزش در حوزه ساز درامز را چطور ارزیابی میکنید؟
من در یک دوره حدوداً سه ساله در کنسرواتوار تهران بودم اما این ساز اساساً از سیستم دانشگاهی ما حذف شده است. یک دوره خیلی طولانی هم درامز از اصل ماجرا و جریان موسیقی دور بوده به همین دلیل نباید انتظار کیفیت آموزشی بالا در این زمینه داشته باشیم. اساتید ما هم فعالیت جدی در این زمینه نداشتند. اگر واقعیت را بخواهید کیفیت آموزش درامز در ایران پایین است ولی چند سال است که فعالان این حوزه حرکتهای خوبی را آغاز کردهاند. طی چند سال اخیر از نوازندگان مطرح بینالمللی دعوت کردند و تحسینبرانگیز است اما در دو یا سه دهه اخیر ضعیف بودیم و این ساز مهجور واقع شده است.
- * عدم تدریس این ساز در دانشگاه دلیل خاصی دارد؟
از یک مقطع زمانی به بعد این ساز نمونه فرهنگ غرب بود و کنار گذاشته شد. نمیدانم در حال حاضر شرایط تدریس این ساز دقیقاً چطور است ولی در یک دورهای به دلیلی که ذکر کردم این ساز را کنار گذاشتند و مثل هر ساز دیگری تدریس نمیشد.
- * در ایران از نظر شما نوازندگان شاخص درامز چه کسانی هستند؟
سوال سختی است چون این ساز طی دهههای گذشته فعالان زیادی نداشته و تازه چند سال است که جوانان در حال گرایش به سمت درامز هستند. کلاً مگر نوازندگان فعال درامز چقدر هستند که بتوانید افراد شاخص را نام ببرید و خودتان هم میتوانید به آنها اشاره کنید. اما نکته مهم این است که جوانان زیادی در حال حضور روی صحنهها هستند و چهرههای خوبی هم هستند.
- * به سوال قبل که پاسخ دقیق ندادید! اما در طول این سالها بهترین نوازندگانی که کنار آنها روی صحنه ساز زدید چه کسانی بودند؟
نمیتوانم به نام شخص خاصی اشاره کنم و این سوال هم سخت است. چون همکاران زیادی در شکلگیری یک کاراکتر نوازنده تأثیر دارند و البته اگر بخواهم نام ببرم باید به دهها هنرمند اشاره کنم.
- * در سطح جهان کدام نوازندههای درامز را دوست دارید؟
Dave wekle ، gavin harrison ، jojo mayer و denis chembers از جمله نوازندههای محبوب من در دنیا هستند.
- * برخی میگویند چند سال است تنظیمکنندهای که موسیقی بداند و واقعاً تنظیم بلد باشد نداریم و همه کارها را نوازندهها انجام میدهند. با این دیدگاه موافق هستید؟
فکر میکنم این اظهارنظر کمی تند است که نوازندهها صرفاً تنظیم میکنند. وقتی ما وارد تمرین میشویم، کار گروهی انجام میدهیم و طبیعی است که نوازندهها هم اظهار نظر کنند و همه در تنظیم نقش داشته باشند. اما صرفاً اینطور نیست که فقط تنظیمکننده نظر بدهد و بگوید که همین است. هر کسی دیدگاهی دارد و نظرش را بیان میکند و نوازندهها در فُرم کار تأثیر میگذارند. اینکه میگویند تنظیمکننده نداریم و نوازندهها همه کارها را انجام میدهند اشتباه است.
- * در ضبط های استودیویی شرایط چگونه است؟
شرایط در ضبط تفاوت دارد. چون وقتی من شخصاً وارد استودیو میشوم و کار را قبلاً نشنیدهام، نمیتوانم اظهارنظر دقیقی داشته باشم. در ضبط معمولاً نوازندهها سعی میکنند به حرف تنظیمکننده گوش کنند و کار دلخواه او را ارائه کنند اما در این بخش هم نوازندهها نظر میدهند. ولی باز هم شرایط آنطور نیست که اصلاً تنظیمکننده خوبی نداشته باشیم. در گذشته و الان، همیشه نوازندهها در تنظیم نقش داشتهاند. امکان ندارد یک گروه تشکیل دهید و به هیچکس اجازه ندهید نظرش را بیان کند یا امکان ندارد نوازنده به استودیو بیاید و هیچ نظری ندهد.
- * یکی از همکاران شما در کنسرتی گفت که ما فقط چهار یا پنج خواننده واقعی داریم و روی صحنهها نوازندهها کار اصلی را انجام میدهند ولی فقط خواننده دیده میشود. با این نظر موافقید؟
با این دیدگاه موافق نیستم چون به نظر من خواننده هم یک نوازنده است. میگویند صدا هم یک ساز است و میتواند زیباترین ساز محسوب شود و خواننده هم این ساز را مینوازند و شعر و ترانه را بیان میکند. خواننده اگر درست کارش را اجرا نکند و در حد همان نوازنده صدا کارش را درست انجام ندهد، مثل یک عضو گروه است ولی به هرحال در نهایت همه چیز به نام او تمام میشود. در ایران، ارکستر با اسم یک خواننده شکل میگیرد و شاید همکار ما هم به این نکته اشاره کرده که در حق نوازنده اجحاف میشود که البته با این دیدگاه موافق هستم. اما با این دیدگاه که همه کارها را نوازندهها انجام میدهند موافق نیستم و به نظرم تندروی محسوب میشود.
- * چهار نفر از بهترین خوانندههایی که در طول این سالها با آنها کار کردهاید را نام ببرید.
میتوانم به محمد اصفهانی، نیما مسیحا، محسن یگانه و علیرضا قراییمنش، دوست خوش اخلاقم که زمان زیادی از همکاری ما نمیگذرد اما مدتها است که او را میشناسم، اشاره کنم. البته باید به این نکته اشاره کنم که علیرضا عصار یا مرحوم ناصر عبداللهی هم درست میخوانند ولی انتخابم آن چهار نفر است که نام بردم.
- * نکته دیگری که طی سالهای گذشته درباره کارهای شما مطرح میشد این بود که میگفتند شما به «محمدرضا گلزار» نوازندگی درامز را یاد دادید. درست است؟
بله من به محمدرضا گلزار نوازندگی درامز را یاد دادم. کنسرت گروه «ریزار» سال ۸۸ برگزار شد، او حدود یک سال قبل از آن اجرا پیش من آمد و گفت که در سینما ممنوعالکار هستم و میخواهم دوباره در عرصه موسیقی فعالیت جدی داشته باشم. قبل از آن دیدار، یک اجرا با محمدرضا در دبی داشتیم و در اولین کنسرت گروه «دارکوب» او به همراه ما پرکاشن مینواخت که آن زمان در حال یادگیری این ساز پیش همایون نصیری بود. در همان اجرا، صحبتهایی انجام داد ولی ده ماه پیش از اجرای ریزار به شکل جدی برای تعلیم درامز با هم دیدار کردیم. من یک درامز الکترونیک TD20 داشتم که آن را در اختیار او گذاشتم تا تمرین کند. او آن زمان ساز را به دفتر خود برد و از همان جا شروع کردیم. محمدرضا گلزار بسیار باهوش و با استعداد است و جایگاه امروزش بی دلیل نیست. گیرایی بسیار خوبی دارد و هوش او در زندگی کمکش کرده و موفقیتهایش به دلیل گیرایی و هوش بالایش است. البته چون قبلاً پرکاشن نواخته بود، به سرعت نکات نوازندگی درامز را یاد گرفت و با چند جلسه تمرین به آنچه که میخواست رسید.
- * از او نپرسیدید که چرا با وجود نوازندگی گیتار و پرکاشن به سراغ درامز آمده است؟
همه میدانستند که او گیتار و پرکاشن مینواخته ولی محمدرضا گلزار دوست داشت کار نو انجام دهد. آن زمان نمیتوانست در سینما فعالیت کند و از هنر هم نمیتوانست کنار برود. دوباره فعالیتش را در هنر موسیقی (که اتفاقاً سابقه و تواناییاش را هم داشت) جدی کرد تا اسم و برند خودش را حفظ کند.
- * در مورد خوانندگی محمدرضا گلزار چه نظری دارید؟
آن زمان که به گلزار نوازندگی درامز یاد میدادم گفتم که خوانندگی را هم دنبال کند و برای خواندن تشویقاش کردم. چون دیدم اگر بخواند بیش از آنچه که فکر میکند سر و صدا خواهد داشت اما خودش نمیخواست مثل هنرپیشههای دیگر که خوانندگی را هم دنبال کرده بودند عمل کند و به دنبال یک اتفاق متفاوت بود. به مرور متوجه شد که خواندن برایش بازتابهای بیشتری در موسیقی دارد.
- * و سوال آخر اینکه که طی این سالها خوانندهای بوده که دوست داشته باشید با او روی صحنه بروید اما فرصتش پیش نیامده باشد؟
این سوال جالب بود. حقیقتش را بخواهید پاسخ این سوال شامل گذشته نمیشود چون همیشه با خوبها و کسانی که در رأس جدول بودهاند روی صحنه رفتهام و هیچ وقت دوست نداشتهام در تیم دیگری باشم. یک مرتبه با «محسن چاوشی» در خانهاش راجع به اجرای زنده گپ زدم و گفتم که چرا اجراهایت را شروع نمیکنی؟ در آن نشست به نتیجه واضحی نرسیدیم ولی با توجه به اینکه محسن چاوشی تاکنون روی صحنه نرفته، دوست دارم با او همکاری کنم و برایم جذاب است.