[ امیرحسین الهوردی – مدیر مسؤول موسسه فرهنگی هنری نقطه تعریف ]
با این كه آلبومهایش رامنتشر كردهام به غیر از یك دیدار یك ساعته، او را آن طور كه باید و شاید ندیدهام. بیشتر تماسهایم به صورت صوتی از آن سوی آبها بوده؛ اما در همان تماسهای كوتاه و حتی همان دیدار یك ساعته، یك چیز را فهمیدم كه او را نمی توان در آلبومها و اجراهایش شناخت؛ بلكه در ماورای آنچه پیش رویت می گذارد باید یافت. به دیگر سخن او گنجینهای است ناپیدا از كارهای انجام نداده، چیزی فراتر از من و تو و اطرافیانش! ممزوجی از اندیشه و كشف و شهود و سكوت كیهانی…
تنها كافی است كه حضور داشته باشی…آهسته آهسته «درون پنهانش» هویدا میشود…پیش از آن كه به خود بیایی، رخنهگر ضمیر خودآگاه و ناخودآگاهت میشود و تو را ناخواسته با خود همراه میكند…سكوت میكند …فریاد میزند…فریاد میكشد…سكوت میكند…
باری! نغمههای كیهان كلهر در همه آثار و اجراهایش بیشتر شبیه یك «تك گویی درونی» است…تكنوازیها…دو نوازیها…وحتی چند نوازیهایش! تنها خود اوست خود خود خودش…آنِ آنِ آنش! هم از این روست كه او «تنها خواهد ماند» نه در معنای انزوا بل در یگانگی هنرش و او مردی نه از جنس زمان كه از خویشتن خویش است…